پرسش از فمینیسم اسلامی
آیا میتوان از فمینیسم «اسلامی» سخن گفت؟ اسلام و فمینیسم چرا دور از یکدیگر قرار گرفتهاند که صحبت از پیوند برقرار کردن میان این دو، چنان سخت است که حتی پذیرفتن این پیوند، برای بسیاری از متفکرانِ مورد بررسی آن را برچسبی مخاطرهآمیز قلمداد میکنند؟ به خصوص متفکرانی که در جوامع اسلامی مشغول به زندگی هستند. با این حال بررسی ماجراجویی این زنانِ متفکر به دال پرچی نیاز دارد که به مدد آن بتوان آنها را در یک دستهبندی قرار داد تا بتوان پاسخ داد که این سوال نیاز به حل دارد یا آن که باید آن را منحل ساخت.
گزارش مشروح نشست فمینیسم اسلامی
اولین نشست تخصصی انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با موضوع فمنیسم اسلامی روز دوشنبه ۲۷ فروردین ماه سال ۱۴۰۳ با حضور سخنرانان نرگس چهرقانی و پارسا حبیبی و علاقمندان به این موضوع در باشگاه اندیشه برگزار شد.
بل هوکس، نویسنده و فمینیست آمریکایی، فمینیسم را نه مبارزه برای برابری، بلکه «مبارزه برای رفع ستم جنسی» میداند. فمینیسم از این نظر کوششی است که برای رفع ستم جنسی مبارزه میکند. زنان در سراسر نقاط دنیا، کم و بیش جنس دوم به حساب میآیند، و به نسبت مردان سهم کمتری از درآمد و قدرت سیاسی نصیبشان شده. زنان از سپیدهدمان مدرنیته(انقلاب فرانسه) کوشیدهاند دربرابر نابرابری و تبعیض علیه زنان، مبارزه و مقاومت کنند. میتوان این اعتراض را در بطن انقلاب فرانسه دنبال کرد، جایی که زنان انقلابی فرانسوی هنگام مواجهه با شعار طلایی انقلاب فرانسه، یعنی آزادی و برابری و برادری، اعلام کردند که پس خواهری چرا در شعار انقلاب منعکس نشده است. از آن تاریخ به بعد زنان برای به دست آوردن حق آموزش، حقوق سیاسی(نظیر رای دادن و داشتن پستهای بلندمرتبه سیاسی) و حقوق اجتماعی خود تلاش کردند.
زنان جوامع مسلمان یا مرتبط با جوامع اسلامی نیز در برابر ستمهایی که بر آنها روا داشته شده است، مقاومت و مبارزه کردهاند. آنان برای بدست آوردن حق تحصیل خود بسیار جنگیدهاند و با مرتجعانی مبارزه کردهاند که تحصیل زنان و آمدوشد زنان در شهر را براساس شرع عین فساد میدانستند -در این مورد، در ایران خودمان بانمونه بینظیر شیخ فضل الله آشنا هستیم.
آنچه در اینجا برجسته است و ارائه مزبور بر روی آن استوار است، بررسی تلاشهای نظری-آکادمیک زنانی است که به جنگ علیه تبعیض رفتهاند و از خلال ارائه تفسیر نو از قرآن و سنت تلاش کردهاند تا حقوق خود را مشروع جلوه دهند. ما در اینجا تعمدا این زنان را تحت عنوان فمینیسم اسلامی (و نه فمینیستهای اسلامی) صورتبندی کردهایم. برخی از این افراد به دلایل مختلف خود را فمینیست نمیدانند، اما از آن جهت که تلاش آنها برای ارائه خوانش نو از اسلام، که با حقوق زنان سازگار باشد، است، ما را وادار کردهاند که برای تحلیل کلنگرایانه به آنها برچسب فمینیسم اسلامی بزنیم تا بتوانیم مشخص سازیم که این جریان چگونه در صدسال اخیر برای رفع ستم جنسی کوشیده است.
چهرههای فمینیسم اسلامی
در جدولی که گردآوری کردیم، سیویک نفر از زنان که دارای حداقل دوتا از سه معیار در حوزه زنان بودند، سطحبندی شدهاند. معیارها بدین صورت است که ۱. همه این افراد زن هستند و به سوژه زنان پرداختهاند ۲.حداقل یک کتاب در ارتباط با اسلام و زنان داشتهاند ۳.دارای موقعیت دانشگاهی با تمرکز پژوهشی بر حوزه زنان و اسلام بودهاند.
به غیر از این سه معیار، یکسری سطحبندی داخلی هم درباره این افراد در جدول انجام شده که پیشینهای تاریخی دارد. اگر بخواهم پیش از ورود به جدول به این پیشینه تاریخی اشاره کنم، بایستی به سه مرحله در جریان زنان در اسلام معاصر اشاره کنم:
مرحله اول: چهرههایی همچون رفاعه طهطاوی و شیخ محمد عبده و قاسم امین هستند که متاثر از سفرهایی که به فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی داشتند، نظریاتی در حوزه زنان دادند. و در بین آثارشان اولین خواستشان آموزش زنان بوده.
مرحله دوم: چهرههایی از خانواده اخوانالمسلمین(حسن البنا و زینب غزالی و مودودی و یوسف قرضاوی[پدر معنوی اخوانالمسلمین] است. این جریان در بین فاندامانتالیستها یکسری نظریاتی در حوزه زنان داشتند. مثلا زینب غزالی آموزش زنان و مشارکت اجتماعی آنها مسالهاش بوده.
مرحله سوم: جریانی با عنوان فمینیسم اسلامی است که از دهه ۷۰-۸۰ میلادی آغاز میشود که شامل لیلا احمد، فاطمه مرنیسی و آمنه ودود و.. است. که بسیاری از افرادی که در این جریان گنجانده میشوند.
در ادامه اگر بخواهیم به آن سه سطحبندی اشاره کنیم:
۱.فمینیستهای مسلمانی که در حوزه آموزش زنان فعالیت کردهاند
۲.فمینیستهای مسلمانی که در حوزه مشارکت اجتماعی و حضور زنان در جامعه تلاش کردهاند
۳.فمینیستهای مسلمانی که در حوزه نقش سیاسی، حق رای و حق بر بدن تلاش کردهاند
این سه سطحبندی باتوجه به توجه مسلمانان به امواج فمینیسم و تاثیرپذیری از این امواج مطرح شده. در این راستا، اسامی چهرههای جدول مطرح میشود:
بیبی خانم استرآبادی، زینب فواز، هدی شعراوی، ملک حفنی ناصف، نبویه موسی، دریه شفیق، نظیره زینالدین، عایشه عبدالرحمن، بشیره بن مراد، زینب غزالی، منیره گرجی، فاطمه مرنیسی، لیلا احمد، رفعت حسن، عزیزه الحبری، اعظم طالقانی، افسانه نجمآبادی، اسما بارلاس، زیبا میرحسینی، لیلا ابولغد، آمنه ودود، زیناه انور، هاله سحابی، نادیا یاسین، صدیقه وسمقی، صبا محمود، سعدیه شیخ، فاطمه صادقی، کشیا علی، لارا دیب و هدایت توکسال. (اسامی بهترتیب زمان/سن دستهبندی شدهاند؛ افرادی که قدیمیتر هستند تا افرادی که معاصر هستند.)
جمعبندی
در جمعبندی جدول و لیستی معرفی کردیم، بایستی به چند نکته اشاره شود:
اولین نکته، این لیست شاید در وهله اول، یک لیست ساده و خیلی ابتدایی بنظر برسد اما تاکنون هیچکس تاریخ زنانی که به سوژه زنان پرداختند بصورت منسجم مکتوب نکرده است. لذا اهمیت دارد که از تاریخ زنان سخن گفته شود. آخرین کتابی که درباره تاریخ زنان بوده، فکر میکنم مرتبط با تاریخ زنان فیلسوف بوده که خانم دکتر نصر اصفهانی سرپرست ترجمهاش بودند. ولی کار تاریخی مکتوب دیگری بدین صورت که چهره زنان رو معرفی کند نداشتیم.
دومین نکته، درست است که این افراد، رویکردهای متفاوتی در پرداخته به سوژگی زن مسلمان داشتند مثلا برخی با رویکرد پسااستعماری به سوژگی زن مسلمان پرداخته یا برخی دیگر با رویکرد فقهی و تفسیری وارد مساله زنان شدند مانند خانم آمنه ودود یا کاری که خانم وسمقی انجام دادند و… اما باتوجه به کلیت اشتراکاتی که در حوزه آکادمیک و کتبی که در حوزه زنان و اسلام داشتند، ما در یک لیست قرارشان دادیم.
نکته سوم و آخر، میشود این پرسش را مطرح کرد که «آیا میشود همه افراد این لیست را، به عنوان جریان واحدی تحت عنوان «فمینیسم اسلامی» شناخت و نام برد؟ یعنی درست است که بسیاری از افرادِ آکادمیک در این حوزه شناخته میشوند اما آیا «جریانی» شکل گرفته؟ اگر بله، خب این جریان چه ویژگیهایی دارد، تاکنون چه دستاوردهایی داشته و انتقادات وارده به این جریان چیست؟ اما اگر خیر، جریان نیست و صرفا یک نامگذاری است که جریان ندارد، چه میتوان دربارهشان گفت؟
طبیعتا، برای پاسخ به این پرسشها بایستی تحقیقات روشمند صورت بگیرد.
.
برای دسترسی به صوت نشست پرسش از فمینیسم اسلامی اینجا کلیک کنید.