حکمت نامتناهی (جستوجو و نگرانی لایزال انسان در دیالوگ با آفاق بیکران اندیشه)
نشست (۶۳) – طرحوارهٔ یک زندگی حکیمانه
سهشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱
📝 چکیده
اگرچه بحث ما در حکمت نامتناهی، نگرش کلان به انسان و جهان و عینیت است، اما آیا بحث مجرد عقلی میتواند تمام حقیقت را به ما نشان دهد؟ آیا در درک مفاهیم پیچیدهای که این حکمت در دیالوگ با افقهای بیکران اندیشه و عمل از آن بهره میگیرد، ما میتوانیم تنها به یافتههای ذهنی و تجردی اکتفا کنیم؟
حکمت نامتناهی در مقام دیالوگ با این اندیشهها مدعی نظام عینی است و میگوید: “انسان در مقام عمل و در زندگی عملی قادر است که به این نظام دسترسی پیدا کند” و نیز مدعی است: “تمام آنچه که در بحثهای فلسفی به صورت مفاهیم پیچیده عقلی بیان میشود، امور بدیهی هستند که میتوانند به صورتی سهلتر و سادهتر درک شوند”.
بنابر چنین ادعائی، باید حکمت نامتناهی در مقام زندگی عملی و عینی امکان تحقق و وصول داشته باشد. چنین امکانی را چگونه میتوان آزمود و با چه روشی میتوان درک کرد که آیا زندگی عملی بر این اساس وجود دارد و اصولاً ممکن است چنین زندگی کرد؟
قبل از همه لازم است چنین زندگی ترسیم شود و این ترسیم باید همچون یک طراحی کارگاهی بتواند نمونهای ارائه دهد متشکل از افرادی که بصورت جمعی همچون “جزیرهای” در “اقیانوس زندگی روزمره”، و در میان “اجتماعی که هر روز امواج خروشان تحول و تغییر و بحرانهای پی درپی آن را احاطه نموده است” در نظر گرفته شود. آنچه از این ترسم در میآید، یک “طرحواره” است از “زندگی فردی و اجتماعی گروهی داوطلب” که پذیرفتهاند بر اساس این حکمت زندگی کنند و مدعیان حکمت نامتناهی به عنوان “نموداری از آینده”، زندگی آنان را در “واپسین دورانهای رشد حکمی و عقلی عمر خود” نشان میدهند و “خط زندگی” آنان را تا پایان عمر ترسیم نموده، “چگونگی موفقیت احتمالی” در اجتماعی چنین آشفته را برای آنان بازگو مینمایند-جدای از اینکه تا کجای این موفقیت تا قبل از مرگ حاصل شود.
ترسیم این زندگی به دو صورت مقدور است:
اول-ترسیم خط سیر به صورت یک برنامه و طرح راهبردی با بیان خطوط اصلی و مفاهیم کلیدی و کلیاتی از آنچه که فرد و جمع داوطلبین نیازمند آن هستند تا بتوانند در آینده دور یا نزدیک زندگی خود را سامان دهند.
دوم-ترسیم و تصور فرجام و نهایت کار به صورت یک تمرین تجسمی همچون داستان و سرگذشتی برای تجسم کاملتر و احاطه خیالی و تجسمی برای درک آنچه مورد ادعای حکمت نامتناهی است.
باشگاه اندیشه به عنوان چنین جزیرهای که در اولین دهه پیروزی انقلاب توسط گروهی اندک از این داوطلبین -در فضای بسته و پنهان- پیشنهاد شد و از همان ابتدا راه و مسیر خود را از فضاهای رایج کشور جدا نموده و با تفکراتی برآمده از مکاتب خاص معرفتی شیعی و ایرانی و با اتکاء بر اندیشههای برتر دنیای مدرن، با وجود سختی و دشمنی بسیار توانسته راه خود را تاکنون پیش ببرد، میتواند نمونهای برای بیان این “طرحواره” باشد.
حکمت نامتناهی میتواند “طرحواره ادعائی” خود را برای جمعی از نسل موسسین باشگاه –و ملحق شدگان به آنان- ارائه دهد و قبل از پرداختن به یک تجسم خلاقانه و تئاتری، همه مدعای خود را به صورت تعقلی و تبیینی بیان نماید.
این محتوائی است که قرار است در این جلسه ارائه گردد.
شمار صوتها: ۸؛ شروع صوتها
ویدئوی «حکمت نامتناهی (۶۳)»