باشگاه اندیشه سال دوم لیالی لیلی را برگزار میکند:
الهیات بخشش
با حضور دکتر رسول رسولیپور (عضو هیأت علمی گروه فلسفه دین دانشگاه خوارزمی)
یکشنبه تا پنجشنبه ۲۰ تا ۲۴ فروردین ۱۴۰۲
📝 دربارهٔ نشست
کمال سرّ محبت ببین نه نقص گناه
که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند
(حضرت حافظ)
چرا باید یکدیگر را ببخشیم؟
بزرگترین معمای زندگیمان این است که «محکوم» به «انتخاب» هستیم. هیچ چیزی وجود ندارد که نتوان آن را بخشید و هیچ کسی وجود ندارد که سزاوار بخشش نباشد. انتقام به ندرت موجب اقناع و رضایت خاطر شما میشود. خشم و تمایل ما برای انتقام، عامل نابودی ما خواهد بود. همچنانکه گاندی میگوید: اگر ما از قانون چشم در برابر چشم استفاده کنیم، سرانجام همهی ما کور خواهیم شد. اگرنبخشیم، اسیر کسی هستیم که موجب رنجش ما شده است. اما اگر ببخشیم، مهار سرنوشت و احساسات ما به دست خودمان برمیگردد و بدین ترتیب آزاد کنندهی خود خواهیم شد. لذا ما نه برای کمک به دیگران کسی را میبخشیم و نه برای آنکه به آنها لطفی کرده باشیم، بلکه ما برای خودمان میبخشیم.
در لیالی لیلی سال گذشته، به موضوع الهیات امید پرداختیم و در لیالی لیلی امسال به موضوع الهیات بخشش خواهیم پرداخت که گفتوگو-درسگفتاری است که با حضورِ دکتر رسول رسولیپور، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی، برگزار میگردد. این نشست ها از یکشنبه ۲۰ تا پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ به صرف افطاری مختصر برگزار خواهد شد.
📝 گزارشی از پنج شب گفتوگو دربارهٔ الهیات بخشش: رسول رسولیپور
امسال رمضان، برنامهای در موضوع بخشش در پنج عصر تا افطار در باشگاه اندیشه ترتیب داده شد. من در آن پنج غروب، خلاصهای از کتاب الهیات بخشش از آنتونی بش، استاد دانشگاه وریک انگلستان ارائه دادم.
بش، در تبارشناسی بخشش، بخشش الهی (Divine Forgiveness) را در عهد عتیق (یهودیت) پیمیگیرد، و دورهی عهد جدید (مسیحیت) را همزمان با رواج مغهوم دیگری از بخشش، یعنی بخشش دیگری (Interpersonal Forgiveness) متمایز میسازد. من در مورد بک وجه مهم دیگری از بخشش، علاوه بر آن دوگانهی مورد بحث در الهیات بخشش، نیز گفتگو کردم؛ خود-بخششی ( Self-forgiveness).
بش، بحث جدی خود در موضوع “بخشش دیگری” را از نقد دیدگاه هانا آرنت آغاز میکند که گفته است: “کاشف (واضع) بخشش دیگری، عیسی مسیح است.”
او با ارائهی یک بحث تاریخی و زبانشناسی، روشن میسازد که بخشش دیگری در فرهنگ یونانی پیش از میلاد، رواج داشته است! او نقش عیسی مسیح را در تشویق و تهییج مسیحیان در بخشش دیگری، و از همه مهمتر، ربط این نوع بخشش به بخشش الهی میداند.
او به شواهدی از اناجیل متی، لوقا، و مرقس استناد میکند که مسیح بخشش الهی را مشروط به بخشش دیگری میداند؛ اگر فردی نتواند فرد دیگری را ببخشد، نباید انتظار داشته باشد که خدا او را ببخشد!
در بخشش دیگری، پنج مرحله باید طی شود:
- شنیدن روایت قربانی از رنج ناشی از خطای خطاکار،
- همدردی و پذیرفتن فرد خطاکار، خطایش را در قبال فرد قربانی،
- پوزشطلبی فرد خطاکار از فرد قربانی،
- بخشش فرد قربانی، فرد خطاکار را،
- درسگرفتن و رشد فرد خطاکار در ادامهی ارتباطاتش با دیگران.
بش، اما تأکید میکند که بخشش یک هدیه، و نه یک تکلیف، از سوی قربانی است و مشروط به هیچ یک از این مراحل نیست؛ یعنی فرد قربانی میتواند علیرغم طی همهی این مراحل، فرد خطاکار را نبخشد، و یا بدون طی هیچ یک از مراحل، بخششاش را به فرد خطاکار هدیه بدهد!
بحث جالب دیگر، دائمی نبودن بخشش است. ممکن است فردی، خطای دیگری را ببخشد اما بعد برایش روشن شود که فرد خطاکار تمام حقیقت را نگفته و یا قلب کرده است. و در ادامه، بش استدلال میکند که بخشش پروردگار هم میتواند شکسته شود؛ اگر خدا بندهی خطاکاری را ببخشد، اما بندهی بخشیده شده، همنوع خود را نبخشد!
بش، دیدگاه کسانی را که صفات خداوند، از جمله بخشش را ضروری میدانند و نتیجه میگیرند که “خدائی که نمیتواند نبخشد، نمیتواند ببخشد” و نیز دیدگاه ژاک دریدا را که میگوید بخشش بین انسانها امکان ندارد؛ زیرا “بخشش، چیزی را میبخشد که قابل بخشش نباشد”، را نقد میکند.
صوت نشستهای «الهیّات بخشش» (یکم – دوم – سوم – چهارم – پنجم)
ویدئوی نشستهای «الهیّات بخشش» (یکم – دوم – سوم – چهارم – پنجم)
ویدئوی اختصاصی آنتونی بَش