با حضور
محمد دارکش
دانشجوی دکتری جامعهشناسی و فعال صنفی معلمان
یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۱۷ تا ۱۹
دربارهٔ نشست:
مجموعه تحولات کلان اقتصادی و سیاسی سه دهۀ آخر قرن بیستم و دو دهۀ ابتدایی هزارۀ سوم که اغلب با عنوان نئولیبرالیسم از آن یاد میشود، تأثیراتی بنیادین و شگرف بر حوزههای مختلف اجتماعی داشت. با مسلطشدن سیاستهای نئولیبرال، آموزشٍ عمومی نیز همچون سایر حوزههای اجتماعی دستخوش تغییر و تحولات وسیعی میشود. در ایران نیز اجرای سیاستهای نئولیبرالی پس از دوران جنگ ۸ ساله موجب دگردیسی آموزش عمومی شد. در این بحث به دنبال بررسی تأثیرات سیاستهای نئولیبرالی بر نیروی کار آموزشی در ایرانِ پس از انقلاب هستیم.
گزارش مشروح نشست:
یادداشت از میلاد عمرانی (دبیر مدرسه مطالعات نقداقتصادسیاسی)
نئولیبرالیسم چه بهعنوان یک روشِ نوپدید تنظیم اقتصادی جامعه، چه بهعنوان دگردیسی طبیعیِ نظامهای رفاهی، در آستانه هزارۀ سوم و چه بهعنوان پروسۀ سیاسیِ تضمین انباشتِ هر چه بیشتر سرمایه، حائز مسائل بسیار مهمی است. نئولیبرالیسم تأثیراتی بنیادین و شگرف بر حوزههای مختلف اجتماعی داشت. با مسلطشدن سیاستهای نئولیبرال، آموزشِ عمومی نیز همچون سایر حوزههای اجتماعی دستخوش تغییر و تحولات وسیعی میشود. تغییرات آموزشی متأثر از نئولیبرالیسم، منجر به کمرنگ شدن سهم دولت در تأمین آموزش عمومی میشود و فضایی برای اشکال مختلف «خصوصیسازی» و «کالایی سازی» ایجاد میکند. در ایران نیز اجرای سیاستهای نئولیبرالی پس از دوران جنگ ۸ ساله موجب دگردیسی آموزش عمومی شد.
کالاییسازی آموزش عمومی بدون کالاییسازی نیروی کار آموزش امکان پذیر نیست و در واقع کالایی سازی نیروی کاری آموزشی (معلمان) بخشی از فرآیند کالایی سازی آموزش عمومی است. کالایی سازی نیروی کار آموزشی عمومی در ایران طی سه روند تشکل زدایی، بیثبات کاری و کاهش دستمزد صورت گرفته است.
الف) تشکل زدایی: علیرغم شکلگیری کانونهای صنفی از اواخر دهه ۷۰ و تشکل شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران از ابتدای دهه ۸۰، محدودیتهای وسیعی برای فعالیت مستقل و آزادانه آنها وجود داشته است؛ هم به طریق قانونی و عدم تمدید مجوز فعالیت آنها و هم با برخوردهای شدید و امنیتی با فعالیت آنها.
ج) کاهش سطح دستمزدها: علاوه بری نیروهای بیثبات کار که تحت استثمار شدید هستند معلمانی که قرارداد پیمانی و دائمی دارند نیز در این سالها ازنظر معیشتی در وضعیت «بخورونمیر» قرارگرفتهاند. شکاف معیشتی ۱۰۰ درصدی در سال ۱۳۹۹ و عدم افزایش حقوق واقعی از سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۰ وضعیت معیشتی بسیار بدی برای معلمان ایجاد کرده است.
ب) بیثبات کاری: سه گروه معلمان خرید خدمت، معلمان حقالتدریسی و معلمان مدارس غیرانتفاعی قرارهای موقت کار دارند و امنیت شغلی ندارند. این نیروهای بیثبات کار بهشدت نیز استثمار میشوند. این نیروها از ترس تمدید نشدن قراردادشان توان چانهزنی بسیار کمی در مقابل کارفرمای خود دارند.
فایل شنیداری این نشست را از اینجا بشنوید.
فایل دیداری این نشست را از اینجا ببینید.