



باشگاه اندیشه در روزهای چهلویکمین سالگرد ترور اولین دادستان کل انقلاب و مدیر اسبق مدرسه حقانی برگزار میکند:
مدرسه حقانی و آموزش (نقش مدرسه حقانی در تحول آموزشی حوزه)
با حضور محمدحسین فروغی (پژوهشگر تاریخ حوزه)
چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۱
📝 گزارش مشروح
نشست «نقش مدرسه حقانی در اصلاح آموزشی حوزه» با حضور محمدحسین فروغی پژوهشگر تاریخ حوزه و مدیر دفتر قم مرکز اسناد انقلاب اسلامی در روز چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ در شبستان باشگاه اندیشه برگزار شد.
محمدحسین فروغی در ابتدای نشست درباره عنوان و پیشینه بحث گفت: سه ضلع «حوزه علمیه»، «اصلاح» و «متون درسی» پیشینهای دارد که ورودی خوبی به بحث مدرسه حقانی است. از دوم فروردین ۱۳۰۱ که حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از اراک به قم آمد و در منزل مرحوم پایینشهری یا به دیگر روایت در خانه عموی شیخ محمد قمی ساکن شد، حوزه قم تأسیس شد. ایده تأسیس حوزه قم ایده اصلاحگرانهای به شمار میرود. در مجله همایون که زمان حاج شیخ منتشر میشد، از ایشان به عنوان «اصلاحگر» نام برده شده است. حاج شیخ اقدامات مختلفی انجام داد؛ اول اینکه سازمان پرداخت حوزه یعنی شهریه را متحول کرد؛ حتی طبق نظر آقای شبیری اولین شهریه را ایشان داد. ایشان برای ماندن در مدرسه شرایطی تعیین کرد که در صورت تخلف از آن، امکان تحصیل برای طلاب منتفی میشد. همچنین اجازه منبر و خطابه و تبلیغ به هر کسی نمیداد. از مجلاتی مانند «الإسلام» و «همایون» حمایت کرد. بر این اساس که یکی از کارهای مؤثر در وضعیت تبلیغی، تأسیس یک پایگاه برای تبلیغ و بهنوعی دارالتبلیغ است که به این بُعد فعالیت روحانیون نظم و نسق بدهد، حاج شیخ در این زمینه هم تصمیماتی اتخاذ کرد.
پژوهشگر تاریخ حوزه گفت: یکی از کارهایی که حاج شیخ انجام داده و تاکنون منسجم به آن پرداخته نشده، اصلاحات درسی حوزه است که در مدرسه حقانی رویشی بر ساقههای قبلی اتفاق افتاد. حاج شیخ عبدالکریم حائری بهشدت مخالف تعطیلی درس در روزهای تعطیل بوده و این را حذف میکند. او معتقد بود تحصیل در حوزه باید بهصورت تخصصی باشد و هر کسی هر درسی نخوانَد. اساتید و مدرسان خوب تهران را به قم دعوت میکند. میتوان گفت تقریباً همه شاخصهای تهران و اصفهان و اراک در قم بودهاند. لیست موجود از شهریهبگیران حوزه در زمان حاج شیخ نشان میدهد او همه را جذب کرده بود.
یکی از ایدههای حاج شیخ در این دوره، واردکردن زبان انگلیسی به برنامه درسی حوزه قم بود. او فرزندانش شیخ مهدی و شیخ مرتضی حائری را نزد سید یحیی اسلامبولچی فرستاد تا زبان انگلیسی یاد بگیرند. او میخواست این را گسترش بدهد و لذا تصمیم میگیرد موضوع را وارد برنامه درسی حوزه کند که با مخالفت بازاریان مواجه میشود. یکی از تصمیمات جذاب حاج شیخ این بوده که تبلیغ بینالملل دین توسط روحانیون انجام شود. به این منظور شیخ خلیل کمرهای در مسجد امام حسن عسکری(ع) درس تفسیری در این راستا شروع میکند که میرزا مهدی بروجردی پدرزن آیتالله گلپایگانی بهعنوان متنفذترین شخص در بیت حائری یزدی مخالفت میکند. حتی نقل شده کسانی از ژاپن میآیند و درخواست روحانی و مبلّغ میکنند، حاج شیخ کسی را معین میکند اما فرد موردنظر میترسید در بلاد کفر بمیرد و برای همین برنامه لغو میشود. جالب است میرزا مهدی بروجردی بعداً به کسانی طعنه میزند که نگذاشتند زبان انگلیسی در حوزه جا بیفتد؛ به این خاطر ما نمیدانیم علت مخالفت اولیه او چه بوده است.
فروغی ادامه داد: در ادامه و در دوره مراجع ثلاث (آقایان صدر، خوانساری و حجت) که شاهد رکود حوزه هستیم تا آمدن آیتالله بروجردی باز هم این بحث زنده میشود و عدهای موافق اصلاح نظام آموزشی حوزه و برخی هم مخالف بودند. دعوای معروف امام خمینی با شیخ مرتضی حائری و امام خمینی و قهر شیخ مرتضی حاری و رفتن او به مشهد با همین ماجرا مرتبط است. حتی اینکه طلاب فاقد صلاحیت در قم نمانند (شبیه آمار و بررسی حوزه امروز) که در راستای اصلاح حوزه و توسط جریان اصلاحگر محقق میشود. مقالهای از من در جلد سوم صدسالگی حوزه قم قرار است منتشر شود که به روان کردن برخی متون اختصاص دارد. این ایده را آقای شیخ علیاصغر کرباسچیان با توضیحالمسائل دنبال میکند. تعابیری که در کتابهای فقهی ملاحظه میشود، در رسالهای که آقای کرباسچیان و دوستانش آماده میکنند، تغییر یافته است. به گفته علامه شعرانی، رساله جامعالفروع آیتالله بروجردی برای او غیرقابلفهم بوده است. وقتی آقای کرباسچیان تیمی برای روانسازی متن جامعالفروع تشکیل میدهد، علی دوانی میگوید شهید قدوسی و شیخ یحیی عابدی در آن گروه حضور داشتند. مثالی از تغییرات رساله این جمله است که در جامعالفروع آمده بود: «مکلف باید احتیاطاً مخرج غائط را باید سه بار بشوید تا مسمّای استنجاء محقق شود.» آقای کرباسچیان در خاطراتش گفته است «مسمای کدو و بادمجان داشتیم ولی مسمای استنجاء دیگر چیست؟!». بعداً که رساله با مشکلات و مسائلی بالاخره اصلاح میشود، با ابراز مخالفتهای زیادی مواجه میشویم. یکی از بحثها این بوده که این افراد اصلاحگر میخواهند بین روحانیت و مردم فاصله بیندازند. رسالهای مختصر به نام تنبیه الغافل به قلم شیخ باقر رشاد زنجانی علیه آقای کرباسچیان نوشته میشود. رشاد زنجانی توضیح میدهد این جریان باید قلعوقمع شوند و ادعا میکند خط آیتالله بروجردی توسط این افراد جعل شده است. گزارش شده آقای بروجردی پس از نوشتن این مقاله، او را فرامیخواند و توجیهش میکند که این ادعاها خلاف واقع است.
مدیر دفتر قم مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: وقتی به مدرسه حقانی اشاره میشود باید پیش از آن حتماً به دبیرستان دین و دانش اشاره کنیم. کسانی که مدرسه دین و دانش را در سال ۱۳۳۳ با مجوز آقای مهران مسئول آموزش و پرورش قم درست میکنند، بعداً ساختمان و اساسنامه و نظام آموزشی مدرسه حقانی را در اواخر دهه سی میسازند. برخی اعضای مؤسس دبیرستان دین و دانش آقایان عبدالرحیم ربانی شیرازی، سیدمحمد بهشتی و مهدی حائری تهرانی بودند. مکان آن اول خیابان بهروز (باجک فعلی) قرار داشت و همچنان در همانجا دایر است. از سال ۱۳۳۳ لیست دانشآموزان دبیرستان دین و دانش مانند محمدحسین حائری تا سیدحسن شریعتمداری و دفتر حضور و غیاب و دفتر مشکلات انضباطی هم آنجا هست. دکتر باهر پزشک مراجع هم آنجا درس خوانده است.
فروغی تذکر داد: با اینکه مدرسه زیرنظر آموزش و پرورش اداره میشد، اما با ایده آقای بهشتی برخی طلاب در آنجا دروس جدید را میخواندند. داستان این بود که آقای بهشتی کلاسهایی برای طلاب برگزار میکرد و در این کلاسها طلاب میآمدند و شبها خارج از برنامه درسی حوزه، علوم روز را یاد میگرفتند. با این هدف که طلاب علاوه بر علوم حوزوی علوم روز را یاد بگیرند. در خاطرات منتشرنشده آقای مصباح این موضوع با جزئیات بسیاری روایت شده است. پیش از برگزاری دورههای قم، این دورهها در دبیرستان علوی تهران برگزار میشده است؛ به این صورت که آقای کرباسچیان گروهی از آدمهای مختلف را دعوت میکرده و اساتیدی مثل آقای رضا روزبه با حمایت افراد متمولی مانند پدر سیدمهدی خرازی تأمین مالی میکردند تا دروس جدید از جمله جبر و فیزیک و زیستشناسی به طلاب تدریس شود. این ایده بعدها به مدرسه دین و دانش رسید. دلیل شکلگیری این ایده در مصاحبه آقای خرازی آمده است که وقتی مبشّران مسیحی کار میکردند، طلاب درسهایی میخواندند که به درد دانشآموزان نمیخورد. از طرفی دوره اول و دوم دانشآموخنگان مدرسه علوی مثل غلامعلی حدادعادل و عبدالکریم سروش که به دانشگاه رفتند، سیلی از شبهات سرازیر شد که طلاب و روحانیون نمیتوانستند جواب بدهند؛ لذا این درسها را برای طلاب گذاشتند که اول از همه طلاب بتوانند موضوع شبهات را بفهمند.
فروغی از اینجا وارد ماجرای تأسیس مدرسه حقانی شد و ادامه داد: در آغاز شیخ علی حقانی طبقه اول مدرسه را میسازد و آیتالله بروجردی بازدید میکند و قول مساعدت برای تکمیل ساختمان میدهد، اما در فروردین ۱۳۴۱ ایشان فوت میکند و بعداً مهدی حائری تهرانی دو طبقه بعدی را میسازد و به این ترتیب مدرسه با گنجایش تقریباً 200 طلبه شکل میگیرد. زمان شروع ساخت مدرسه حقانی، آقای حقانی از آقای بهشتی دعوت میکند که به آنجا بیاید. آقای بهشتی در آغاز مدرسه علمیه علوی در قم که زیرنظر آیتالله گلپایگانی اداره میشد را در سال ۱۳۳۸ بهعنوان پایلوت انتتخاب میکند، اساسنامه را به آقایان بروجردی و گلپایگانی نشان میدهند و موافقتشان را جلب میکند، ولی آقای گلپایگانی پس از درگذشت آقای بروجردی بر سر مقولاتی مثل تدریس زبان انگلیسی مخالفت میکند که باعث میشود بهشتی به حقانی بیاید و به این ترتیب مدرسه «منتظریةالشمس» شکل میگیرد. اصلاحاتی که در مدرسه حقانی اتفاق میافتد واقعاً قابلتوجه است.
با تذکر آقای محمدحسین قدوسی که «فضای شخصی و روحیات آقای بهشتی سرشار از نوگرایی و نظم بود و او روی حساب و کتاب جلو میرفت»، فروغی به این نکته اشاره کرد و گفت: از آییننامه سفتوسخت انضباطی مدرسه حقانی شروع میشود که فقط مرحوم آقای قدوسی میتوانست آن را اجرا کند. به عبارت دیگر، شهید قدوسی میخواست این جمله مشهور طلاب که «نظم ما در بینظمی است» را از ذهن طلاب پاک کند. برای نمونه در آن زمان معمولاً پنجشنبهها که درس نبود طلاب برای گعده به مدرسه فیضیه میرفتند. آقای قدوسی تعطیلی پنجشنبهها را لغو کرد و کلاسها را طوری چید که طلاب به آن گعده نرسند. یکی دیگر هم تحصیل دروس و مسائل علوم روز و تحول نظام آموزشی حوزه است. این را میتوان از اسامی مدرسین و دروسی که در مدرسه حقانی تدریس میشد دریافت. کاملترین لیستی که از طلاب مدرسه حقانی است را آقای جواد محدثی داده و بهزودی به همراه مصاحبههای دیگر در مجموعه تاریخ شفاهی ایشان منتشر میشود. در این لیست آمده است که این افراد دروس ذیل را تدریس میکردهاند: نهجالبلاغه توسط محیالدین حائری شیرازی، سیره ابنهشام و مغازی واقدی توسط محمد مؤمن قمی، شرح نظّام در صرف و بخشهایی از سیوطی و مغنی توسط محمدرضا آدینهوند، بخشهایی از سیوطی توسط مرتضی مقتدایی، حاشیه ملاعبدالله و معالم و بدایه و نهایه توسط ابراهیم امینی، رجال و درایه توسط سیدموسی شبیری زنجانی، باب رابع مغنی و بخشهایی از معالم و اصول الفقه مظفر و شبهات حول المسائل الإسلامیة محمد قطب توسط احمد جنتی، رساله توضیحالمسائل امام خمینی و بخشهایی از عروه و نکاح لمعه و اخلاق توسط علی قدوسی، المختصر تفتازانی و صلات شرح لمعه توسط محمدعلی گرامی قمی، چند باب از شرح لمعه توسط محمد محمدی گیلانی، تفسیر سورههای قرآن و المیزان و فلسفتنا شهید صدر و بخشهایی از بدایه و نهایه توسط محمدتقی مصباح یزدی، ابوابی از شرح لمعه توسط سیدحسن طاهری خرمآبادی، کفایة الاصول توسط سیدعلی محقق داماد، المراجعات و خیارات مکاسب و بخشهایی از لمعه و کفایه و منطق مظفر و تاریخ اسلام توسط علی احمدی میانجی، تاریخ اسلام توسط نعمتالله صالحی نجفآبادی، منطق مظفر توسط یحیی انصاری شیرازی، تاریخ اسلام و عقائد الإمامیة توسط توسط محمد مفتح، گلستان سعدی توسط محمد مجتهد شبستری، املای کلیله و دمنه و گلستان توسط برادرش محسن مجتهد شبستری، ریاضیات توسط مهدی شاهآبادی، انگلیسی توسط اسدی معلم دبیرستانهای قم، گلستان توسط حسن حسنزاده آملی، اخلاق توسط علی مشکینی، نهایه توسط عبدالله جوادی آملی و… . به گزارش جواد محدثی، 7-8 سال اول اینگونه بوده که آقای بهشتی درس نمیداده است، ولی بعداً که مدیریت به آقای قدوسی رسید، اوضاع تغییر کرد. اول محمد مجتهد شبستری و بعد شیخزاده و بعد قدوسی حدود 1345 مدیر میشود. اینکه چند نفر یک درس را میدادند به این خاطر بوده که برخی دستگیر میشدند.
فروغی درباره ویژگیهای آموزشی در مدرسه حقانی گفت: مدرسه حقانی شاید اولین مدرسهای بوده که استاد زبان انگلیسی از روی کتاب 6000 واژه تدریس میکرده است. تمام جلسات به انگلیسی صحبت میشده و مکالمات هم به انگلیسی بوده است. کلاسهای ادبیات فارسی و متون ادبی هم در آنجا تقریباً بیسابقه بوده و کاملاً جدید است. بهعلاوه شاید مدرسه حقانی اولین جایی در حوزه است که طلبهها رادیو دارند و رادیو بیبیسی عربی و انگلیسی گوش میدادند که بسیار ساختارشکن و هنجارشکن بوده است. به گزارش آقای محدثی صبحها هنگام صرف صبحانه اخبار روزنامه را میخواندیم و شبها رادیو گوش میکردیم. با اینکه همین الان هم صحبت با موبایل در برخی مدارس علمیه قم ممنوع است.
محمدحسین فروغی گزارش حجتالاسلام جواد محدثی را درباره آموزش مهارتهای نویسندگی چنین توصیف میکند که او به اصرار آقای قدوسی از سال ۱۳۵۲ انشاء و نویسندگی به طلاب درس دهد. اگر بخواهیم به ریشههای این موضوع توجه کنیم، به مجله همایون در دوره حاج شیخ میرسیم که این مسیر را شروع کردند، ولی در مدرسه حقانی منظم و مرتب و از روی حساب و کتاب پیش میرود. مدرسه حقانی دارد کارهای جدیدی در حوزه انجام میدهد که بقیه انجام نمیدهد. آقای مصباح یزدی با همه اختلافاتی که با دیگر مدرسان و مدیر مدرسه حقانی داست و در آخر او و سیزده نفر از شاگردانش که از مدرسه بیرون میآیند، اما سال ۱۳۵۴ خودش به این نتیجه میرسد که اگر بخواهد کاری کند که پاسخگوی نسل جدید طلاب و دانشجویان باشد، باید شکلی از مدرسه را درست کند که بتواند طلابی مانند طلاب حقانی تربیت کند. برای این کار مصباح با دکتر احمد احمدی به لبنان و مصر و سوریه سفر میکند و سفرنامه پنچاهصفحهای مینویسد. همین ایده آقای بهشتی که «ببینید الأزهر چه میکند» را آقای مصباح یزدی پرورش میدهد و از دل اینها بخش آموزشی «مؤسسه در راه حق» در سال ۱۳۵۴ شکل میگیرد و بعد تبدیل میشود به مؤسسه باقرالعلوم و در نهایت مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی تشکیل میشود.
فروغی در نتیجه صحبتهایش گفت: این است که واقعاً در تدریج این اتفاقات میافتد و تحولات دفعی پیش نمیرود. همان آخوندهایی که یک زمان با مجله و زبانآموزی و از این قبیل مسائل مخالفت میکردند بعداً نشریه درست کردند. نشریه شعله در مدرسه حقانی منتشر میشد که دوزبانه و بیشتر برای تقویت زبان بود و آقای مصباح یکی از اعضای تحریریه بود. نباید توقع داشت تحولات آنی و دفعی اتفاق بیفتد. از مخالفت با اصلاحات و تبلیغ در ژاپن که زمان حاج شیخ بود، میرسیم به اینکه چهل سال بعد حوزه قم افرادی را برای تبلیغ در غرب تربیت میکند. همه اینها با وجود مخالفتها و دستاندارها بوده است. یکی از مخبرین ساواک گزارشهای حوزه را مینوشته است. او حرفهای مردم و سطح شهر را جمع میکرده، به حجرهها میرفته و بهعنوان یک شخص مذهبی که وجوهات میدهد و توصیف ظاهرش را در مأموریت مینویسد، نشان میدهد پشت مدرسه حقانی حرفوحدیث است و اصلاحگران حوزه در این مدرسه کار دشواری پیشرو داشتهاند.
در پایان فروغی در پاسخ به این سؤال که «آیا علما و مراجع از مدرسه حقانی حمایت میکردند؟» گفت: یکی از کارها در اصلاح دروس حوزه و نقش پررنگ شهید قدوسی و ارتباطاتی بود که قدوسی با علما برقرار میکند برای اینکه تدریس برخی دروس به مدرسه حقانی بیاید؛ از جمله بدایة الحکمة که به اصرار آقای قدوسی توسط علامه طباطبایی نوشته میشود و به اصرار ایشان هم آقای جوادی آملی برای تدریس به آنجا میآید. در نامهای از علامه طباطبایی به آقای جوادی این اصرار به چشم میخورد[1].
[1] محمدحسین قدوسی: سیدمرتضی جزایری عضو هیئت امنای مدرسه حقانی و رابط آقای میلانی و مدرسه بود که هزینههای مدرسه را آقای میلانی میداد.
صوت نشستِ «نقش مدرسه حقانی در تحول آموزشی حوزه»
ویدئوی نشستِ «نقش مدرسه حقانی در تحول آموزشی حوزه»