مدرسه «مطالعات دیالوگ» باشگاه اندیشه برگزار میکند:
روشنفکران ایرانی و مسأله گفتوگو؛ بازخوانی پروژهٔ «پیدایش روشنفکران گفتوگویی در ایران» مرحوم قانعیراد
با حضور دکتر هادی خانیکی (عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
📝 دربارهٔ نشست
نخستین قرارِ ماهانه با دکتر هادی خانیکی در مدرسه مطالعات دیالوگ در باشگاه اندیشه به موضوع «گفتوگو؛ هم مسئله، و هم راهحل» پرداختیم و با تمرکز بر کتابِ «اندیشه پیشرفت و تحوّلات جدید جامعۀ ایران» به توصیفی از شرایط بحرانِ اکنونِ ایران رسیدیم و صحبت از این شد که در حال حاضر، جامعهای متکثر، متفاوت و سیال داریم که در سطح، زندگی مدنی بسیار لرزان شده و گفتوگو بالتبع لرزان میشود. رشد بدبینی و فردگرایی خودخواهانه، بیافقی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را بیشتر میبینیم، ولی در عمق آن در حال پیدایش است. همان لحظاتی که جامعه به حالت فروپاشیدگی افتاده، زمان تولد جامعه و اخلاقیات جدید هم هست.
اینک در دومین نشست این سلسله جلسات میخواهیم به سراغ بخشی از توصیفی برویم که از وضعیت گفتوگویی جامعه ایران ارائه شد. در دومین دیدار در سال ۱۴۰۲ با این پژوهشگر و جستجوگر کهنهکار گفتوگو به روشنفکران ایرانی و نسبت آنها با مقولهٔ گفتوگو خواهیم پرداخت.
در این نشست به پروژهٔ فکریِ مرحوم دکتر محمدامین قانعیراد با توجه به پارهای از مباحث مطرحشده در کتاب «پیدایش روشنفکرِ گفتوگویی در ایران؟» نگاهی خواهیم داشت.
این محورها را به بحث خواهیم نشست:
– معنا و مفهوم روشنفکر در ایران امروز چیست؟ چه انتظاری میتوان از ایشان داشت؟
– آیا میتوان در حال حاضر در جامعه ایران از دو صنف روشنفکری استعلایی و روشنفکری گفتوگویی صحبت کرد؟
– با توجه به سابقه صدسالهٔ بروز و حضور روشنفکران در عرصه اجتماعی ایران، بهطور کل کارنامه روشنفکری ایران از حیث گفتوگویی را چهطور باید ارزیابی کرد؟
– اندیشهورزی در ایران ِقدیم و جدید در ترازوی گفتوگو چگونه ارزیابی میشود؟
– در دوران معاصر چه تجربههای شاخصی ازگفتوگوی روشنفکران داریم؟
– آیا دغدغه «خروج از سنت» دغدغهای روشنفکرانه است؟ نسبت روشنفکران گفتوگویی با مقوله «سنت» و «خودآگاهی» و «آینده» چیست؟
– اقسام کنشگری نخبگانی برای کمک به عبور از بحران چگونه میتواند باشد؟ صدای سوم، همان صدای غایب است؟
📝 گزارش مشروح
نشست روشنفکران ایرانی و مسألهی گفتوگو: بازخوانی پروژهی «پیدایش روشنفکران گفتوگویی در ایران» مرحوم قانعیراد با حضور دکتر هادی خانیکی روز شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ بههمت مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار شد. این نشستها قرار است بهصورت منظم در روزهای شنبهی اول هر ماه در باشگاه اندیشه برگزار شود.
دکتر خانیکی از پیشینه نقش روشنفکر در جامعه آغاز کرد و گفت: پیش از دوران معاصر نیز مسئله نبت روشنفکران و جامعه تحت عنوان روشنفکر سکوت میان عرفای ایرانی وجود داشته است. پس از دوران مغول به خاطر آسیبهای فراوان ناشی از حمله مغول عرفا به سکوت پناه بردند و از سیاست کناره گرفتند و اخلاقی عمل کردند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با این پرسش پیش رفت که یک کنشگر سیاسی یا محقق اگر به دنبال گفتوگو برود باید دنبال چه راه حلی باشد؟ دکتر فراستخواه نیز کنشگران مرزی را به صورت مصداقی از دوره قاجار تا جمهوری اسلامی کاویده است. در اینجا میخواهیم پروژه و تز روشنفکری گفتوگویی دکتر قانعیراد را بیشتر مطالعه کنیم تا به یک برنامه عملی (Action Plan) برسیم. در اینجا وقتی از جامعهشناس صحبت میکنیم کاملاً عام است و روشنفکران دینی و ملی را هم دربرمیگیرد.
این استاد دانشگاه از شخصیت قانعیراد برای مخاطبان گفت: دکتر قانعیراد دکتری جامعهشناسی خود را با رسالهای در حوزه تفکر اعتزالی به پایان رساند و سالها در این موضوع کار کرده است. قانعیراد جامعهشناس نهادگرا بود و سالها رئیس انجمن جامعهشناسی ایران بود. قانعیراد به همراه علی پایا با چند تن از روشنفکران درباره مواجهه آنها با هابرماس مهمترین فیلسوف گفتوگویی جهان ما گفتوگو کردند. از نظر نسبت خودم و دکتر قانعیراد همسویی و همدلی فراوانی میدیدم. ایشان در عین حال که آکادمسین بود در جبهه مشارکت به فعالیت سیاسی میپرداخت. در کنار دکتر رنانی، فاضلی، مجاهدی، فراستخواه و پایا، دکتر قانعیراد نیز مسئله گفتوگو را به ابعاد مختلف اجتماعی و سیاسی توسعه داده است.
خانیکی سپس خلاصهای از تعریف روشنفکر گفتوگویی از منظر قانعیراد را ارائه کرد: قانعیراد در ابتدای کتابش تعریف جهانی و اولیهای از روشنفکری ارائه کرده و روشنفکران را بهطور کلی تولیدکننده ایده و ایدئولوژی به معنای تفکر جهتدار معطوف به عمل و نیز سازنده قلمرو معنا دانسته است. روشنفکران از منظر قانعیراد کسانیاند که اندیشه انتقادی را در برابر آگاهی محض قرار میدهند. روشنفکر دائماً میان جهان استعلایی (متافیزیکی) و جهان طبیعی (فیزیکی) که بهترتیب تبلور جهان ذهنی و عینی هستند، در رفتوآمد است. در تعریف کلی و جهانی روشنفکر باید در نسبت با دو دنیای فیزیکی و متافیزیکی رابطه تعاملی و بازاندیشانه و انتقادی داشته باشد و مسئولیتپذیر باشد. روشنفکر گفتوگویی را تعاملی میداند و هویت و عملکردش را بهنوعی در مقابل روشنفکر انتزاعی و فلسفی قرار میدهد. از نظر روشنفکر انتزاعی، حوزه زیسته و دغدغههای یک روشنفکر گفتوگویی غالباً سیاسی و اجتماعی است. بنابراین قانعیراد روشنفکر گفتوگویی را نه محقق برجستهای میداند، نه سخنران ماهری، و نه نویسنده برجسته؛ بلکه بازاندیشی توأم با مسئولیت اجتماعی و مسئلهمند را سرلوحه اقدامات خود میداند.
چریک گفتوگو در ادامه از تجربه کار با قانعیراد گفت: من در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و قانعیراد در انجمن جامعهشناسی ایران دنبال کردیم مسئله آب است. ما میگوییم جامعهشناسان متخصص آب نیستیم ولی مشخص است که در وضعیت بیآبی گفتوگو معنا ندارد. همچنانکه جامعه دچار بدبینی و تروما که همیشه منتظر حادثه است را نمیتوان به گفتوگو دعوت کرد. تجربه زیسته امام موسی صدر در مواجهه با دیگر ادیان در لبنان نشان میدهد او هم گفتوگو را کنشمحور میدید و بحث نظری را کافی نمیدانست.
خانیکی خاطرهی عیادت از قانعیراد را بیان کرد: قرار شد من و آقای ملکیان به عیادت از قانعیراد برویم. قبل از این دیدار آقایان ملکیان و حجاریان در اندیشه پویا گفتوگویی درباره اهمیت روشنفکر سیاسی و روشنفکر فرهنگی داشتند که حجاریان از روشنفکر سیاسی دفاع میکرد که مسئلهاش قدرت و سیاست است. از طرفی ملکیان به روشنفکر فرهنگی که از فردیت و اخلاق دفاع میکند. در مقابل این دو مفهوم، من و قانعیراد از روشنفکر اجتماعی و گفتوگویی صحبت کردیم. این نگاه به روشنفکر بهمعنای کنارگذاشتن سیاست و فرهنگ نیست. اگر مسائل را با گفتوگوی درست طی کنیم و درک درستی از تحولات جامعه و سبک زندگی و اولویت امر اجتماعی بر سیاسی داشته باشیم جامعه میتواند مسائل خود را حل کند؛ در حالیکه مداخله سیاسی میتواند تنشها را تشدید و روندها را بهنحوی غیرطبیعی تسریع کند.
خانیکی در پاسخ به پرسشهای حضار نکاتی را مطرح کرد: در نگاه هابرماس آنقدر باید گفتوگو کرد تا به دیدگاه مشترک رسید.با نگاه گادامری افق مشترک معنایی لازم است. کاستلز نظر دیگری دارد که در اثر شبکهای شدن جامعه سه هویت مشروعیتبخش، برنامهدار و مقاومت شکل میگیرد. هرچه هویت مشروعیتبخش کمتر شود هویت مقاومت افزایش مییابد. در ایران برای مثال مسئله حجاب و قانون حجاب کاملاً سیاسی برخورد میشود و مقاومتِ مخالفان بیشتر شده است. در ایران تنها منازعه نسلها نیست که نسل Z را در مقابل نسلهای پیشین قرار دهیم؛ چراکه نسلهای قبلی از جمله ما هم تغییراتی درخور توجه داشتهایم. بنابراین در واقع مناسب است بحث را بهجای سیاستزدگی و سیاسیسازی، در موضع اجتماعی خودش مطرح کرد.
عضو انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی ابراز داشت: گفتوگو در ایران وضعیت لرزانی دارد؛ چون بهاشتباه از آن توقع معجزه داریم و هرچه انتخابات و حکومت و همپذیری و رابطه بین اقوام انجام نداده را از گفتوگو انتظار داریم به ثمر برساند. کنشگر گفتوگو بهمثابه میانجیگر، جایگاه کلانتری در نسبت با جانبداریکردن از یکطرف منازعه را دارد.
این استاد ارتباطات گفت: یکی از اقدامات مهم دکتر قانعیراد در روشنفکر گفتوگویی طرح بحث مصداقی از سه روشنفکر معاصر جواد طباطبایی (دفاع فلسفی از علوم اجتماعی)، حسین کچویان (دفاع دینی از علوم اجتماعی) و مسعود نیلی (اقتصاددان توسعه) بود که هر کدام را دچار اشکال و ایرادهایی میدانست که لازم است این سه رویکرد مورد تجدیدنظر قرار گیرد و به این ترتیب، ایده گفتوگو در علوم اجتماعی را برجسته میکرد.
خانیکی در پایان به این نکته تذکر داد که میبایست منازعات جهانی (معطوف به حال) و تاریخی (معطوف به گذشته) را در مسئله خودمان جایابی کنیم. او گفت: همه میدانیم که شریعتی و مطهری اختلافنظراتی داشتند، ولی لازم نیست که هرکدام را از نگاه یکی به دیگری مطالعه کنیم؛ نگاه جامعتر این است که کلانتر از این دو منظر بیاییم و از منظری بنگریم که چه نسبتی با مسئله امروز ما دارند. چهبسا هر دو در یک سو قرار بگیرند.
صوت نشستِ «روشنفکران ایرانی و مسئلۀ گفتوگو»
ویدئوی نشستِ «روشنفکران ایرانی و مسئلۀ گفتوگو»