مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه برگزار میکند:
ایران و روانکاوی و جامعهشناسی جهانی
(تأملی در باب وضع علوم انسانی در اروپا و آمریکا مبتنی بر «تجربیات سفر علمی اخیر و شرکت در همایش اریک فروم و روانکاوی در آلمان»)
ضیافت قهوه با حضور دکتر سیدجواد میری (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی)
پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۲
📝 دربارۀ نشست
سیدجواد میری در این نشست تلاش خواهد کرد که در باب روانکاوی و نسبتش با علوم انسانی در آلمان و حتی در سطح وسیعتری در اروپا و آمریکا صحبت کند و مبتنی بر سفر علمی که به آلمان در ژوئن ۲۰۲۳ داشته است و از قِبَل این سفر و مواجه و مراوداتی که با اندیشمندان و متفکران اروپایی و آمریکایی داشته است این پرسشها را مطرح کند: چه اتفاقاتی در ساحت امر علمی و دانش در حال رخ دادن است؟ آیا امکاناتی برای ما که بیرون از این سطح علمی هستیم به لحاظ نظری و تئوریک وجود دارد؟ آیا ما حرفی برای گفتن میتوانیم داشته باشیم؟ اگر جواب مثبت است، ما چگونه میتوانیم در این سطح جهانی عمل کنیم؟
📝 گزارش مختصر
سیدجواد میری در نشست «ایران، روانکاوی و جامعهشناسی جهانی» با گزارشی کوتاه از نشست «روانکاوی و اریک فروم» در آلمان که در آن حاضر شده بود، به اهمیت جایگاه و موقع ایرانی در اندیشه جهانی پرداخت و با توجه به تغییر جهان دو قطبی و حرکت به سوی جهان چندقطبی رسیدن به نقشآفرینی در اندیشه جهانی را مستلزم رهایی از ذهنیت استعمارزده خواند. این نشست پنجشنبه ۱۵ تیر در شبستان باشگاه اندیشه برگزار شد.
از دیدگاه میری، سیطره نگاه اروپامدارانه باعث میشود تنها شکل صورتبندی از مسائل اجتماعی مبتنی بر نظریاتی خارج از گفتمان استعمارستیز باشد. این در حالی است که افرادی مانند جلال آلاحمد به واسطه خروج از این محدوده دچار نفی شدهاند. با تشبیهی که او از آثار مالوم ایکس به عمل میآورد، همانطور که ذهنیت بردهوار برخی از بردههای مورد نوازش اربابان باعث میشد آنها در موقعیتهایی که میتوانستند فرار کنند و به آزادی برسند از این کار اجتناب کنند، ذهنیت استعمارزده برخی از آکادمیسینها نیز در فضایی که اروپامداری رو به زوال گذاشته است، مانع از آن میشود که آنها از موقع و مقام خود به تحلیل و توضیح پدیدهها برسند.
📝 گزارش مشروح
سیدجواد میری در نشست «ایران، روانکاوی و جامعهشناسی جهانی» با گزارشی کوتاه از نشست «روانکاوی و اریک فروم» در آلمان که در آن حاضر شده بود، به اهمیت جایگاه و موقع ایرانی در اندیشه جهانی پرداخت و با توجه به تغییر جهان دو قطبی و حرکت به سوی جهان چندقطبی رسیدن به نقشآفرینی در اندیشه جهانی را مستلزم رهائی از ذهنیت استعمارزده خواند. این نشست پنجشنبه 15 تیر در شبستان باشگاه اندیشه برگزار شد.
از دیدگاه میری، سیطره نگاه اروپامدارانه باعث میشود تنها شکل صورتبندی از مسائل اجتماعی مبتنی بر نظریاتی خارج از گفتمان استعمارستیز باشد. این در حالی است که افرادی مانند جلال آلاحمد به واسطه خروج از این محدوده دچار نفی شدهاند. با تشبیهی که او از آثار مالوم ایکس به عمل میآورد، همانطور که ذهنیت بردهوار برخی از بردههای مورد نوازش اربابان باعث میشد آنها در موقعیتهایی که میتوانستند فرار کنند و به آزادی برسند از این کار اجتناب کنند، ذهنیت استعمارزده برخی از آکادمیسینها نیز در فضایی که اروپامداری رو به زوال گذاشته است، مانع از آن میشود که آنها از موقع و مقام خود به تحلیل و توضیح پدیدهها برسند.
میری بر آن بود که «یکی از نکات مهمی که در همایش روانکاوی و اریک فروم در آلمان وجود داشت این بود که صحبتها در خصوص فروم به گونهای بود که انگار ما در ۴۰ سال پیش قرار گرفتهایم و چرخش پست مدرنیسم در حوزه جامعهشناسی رخ نداده است. این در حالی است که تصور ما این است که غربیها نقد پست مدرنیسم را ابداع کردهاند و ما چیزی نداریم که در این خصوص به آنها بدهیم. اما واقعا این قاعدهای کلی نیست و هر چند آنها از نظر زیرساختهای علمی و دانشگاه به ما برتری دارند، از نظر علمی هم تمامی آکادمیسینها از ما برتر باشند.»
از نظر میری رویدادهای سالیان اخیر مرکزیت یوروسنتریک یا اروپامداری را در حوزه علم به چالش کشیده است. او بر آن است که «قبلا جهان به سه بخش مرکز، نیمه مرکز و پیرامون تقسیم میشد و برخی از کشورها مانند ما در حاشیه بودند اما امروز این روابط با تغییر روبرو شده است. ما شاهد هستیم که در پی جنگ روسیه و اوکراین، اروپا با نوعی از تغییر همراه شده که نمونه آن روی آوردن بیشتر در آلمان به صنایع نظامی است.»
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر آن است که «در شرایط کنونی که ما در اوضاع کنونی ایران در حال قهر با حاکمیت هستیم، طرح این بحث که ما در مقابل جهان غربی سخن و مقامی خاصی خود داریم که میتواند مورد توجه جهانی شود، ممکن است چندان مسموع واقع نشود اما واقعیت چیز دیگری است.»
نویسنده کتاب ایران در پنج روایت تصریح میکند که «طرح بحث من در خصوص روانکاوی برای مستمعین غربی همایش روانکاوی و اریک فروم جذاب بود و این نه محصول من که محصول موقع ایرانی و سنت و سنتهای فکری در ایران و جهان اسلام بود. این درست است که یک آلمانی از جایگاه خود نگاهی به هایدگر دارد اما این بدان معنا نیست که نگاه به هایدگر از موضع و مقام ایرانی برای آلمانیها جالب نباشد.»
میری توضیح چنین توضیح داد «چشمانداز و موقع و مکان، موقعیتهایی خلق الساعه نیست و جامعهشناسی معرفت به ما میآموزد که آن، بخشی از تاریخیت است و مفاهیم در فضای تاریخی شکل میگیرند. از این رو نگاه فردی که از ایران و خارج از غرب به اریک فروم و موضوعات علوم انسانی مینگرد برای جامعه غربی جدید خواهد بود. »
این آکادمیسین با بیان اینکه «پیشتر در ایران جرئت نداشت از استعمارستیزی سخن بگوید و همه معرفت و حقیقت بر اساس صورتبندی یوروسنتریک شکل میگرفت» اضافه کرد «در این نگاه ایران و کشورهای غیر مدرن در حال گذاری دائم بودند. این در حالی است که ما میتوانیم به سوژههایی و مدرنیتههایی متکثر قائل باشیم.»
از نظر میری «امروز برخی به یک حکومت جهانی و رویکردی واحد ذیل سکولاریسم میاندیشند در حالی که در خود غرب وضعیت مشخصی از این نظر وجود ندارد. در حالی که در اروپا شکلهای متفاوتی از نسبت دین و دولت وجود دارد، برخی در ایران فکر میکنند که میتوان شکل واحدی از این نسبت را متصور دید و به آن رسید. این در حالی است که وقتی دین و دولت در سوئد کاملا از هم جداست، در انگلستان دین و دولت در نهاد سلطنت به وجدت رسیدهاند. در سوئد و دانمارک بالاترین درجه آتئیسم وجود دارد اما در آمریکا نزدیک به 80 درصد به کلیسا باور دارند و این نشان میدهد که تجربههای مدرنیته حتی در اروپا نیز از هم متفاوت است و نمیتوان از یک تجربه واحد به تبع آن، در کشورهای غیر غربی سخن به میان آورد.»
وی معتقد است که «در شرایط کنونی جهانی که به سمت نوعی چند قطبیبودن میرویم نمیتوانیم در ذیل اروپامداری بدانیم و نتوانیم اندیشه مستقل خود را شکل داده و به آن باور داشته باشیم. مشکل ما امروز این است که در ذیل امر سیاسی هستیم و ذیل این گفتمان که حکومت هم در آن قرار دارد، همه چیز در نسبت با غرب تعیین میشود. جریانی که در ایران غرب را ابژه قرار داده است جدی گرفته نمیشود در حالی که در پیش از شکلگیری چنین اندیشمندانی، تصور شناخت غرب برای ما ممکن نبود.»
این آکادمیسین ادامه داد «ما هنوز نتوانستهایم استعمار را به درستی صورتبندی کنیم. برخی از جریانها در ایران معتقدند که کشور ما هیچگاه مستعمره نبوده است در حالیکه عدم داشتن واژه مترادف Coloniality در فارسی برای ما نشان از عدم این اندیشیدن است. تاریخ نشان میدهد که ایران مورد استفاده و استعمار دول غربی بوده و ذهنیت استعمارزده در ایران امروز بدان معناست که ما در قید و بند پارادایم یوروسنتریک هستیم و نمیتوانیم از آن خارج شویم. فردی مثل جلال آلاحمد در ایران در خصوص این وضع اندیشیده است اما عموم اندیشمندان ما موضعی منفی نسبت به او دارند.»
میری در پایان گفت: با توجه به نکاتی که بیان شد میتوانم خاطرنشان کنم، ما امروز میتوانیم نظرات خاص خود در خصوص مسائل جهانی داشته باشیم اما برای رسیدن به این مهم باید از ذهنیت استعمارزده که معادل (house negro یا ذهنیت بردهوار) در ادبیات مالکوم ایکس است خارج شده و به ذهنیت استعمار ستیز که معادل (field negro یا ذهنیت آزاده) در ادبیات اوست نائل شویم.
صوت نشستِ «ایران، روانکاوی و جامعهشناسی جهانی»
ویدئوی نشستِ «ایران، روانکاوی و جامعهشناسی جهانی»