دربارۀ «اختلاف نظر» – نشست دوم
شواهد و باور – ۱ (شواهدِ واحد میتوانند رویکردهای باوریِ متفاوتی را موجه کنند)
با حضور دکتر محسن زمانی (پژوهشگر و استاد فلسفه تحلیلی)
شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱
یادداشت از دکتر محسن زمانی
وقتی با کسی اختلافِ نظر داریم که شواهدمان دربارهیِ موضوعِ اختلافی یکی است، آیا باید در باورِ خود تجدیدِ نظری کنیم؟
سئوالِ آسانی نیست.
شاید به این خاطر موقعیتِ وصفشده در سئوال را پرسشبرانگیر مییابیم که فکر میکنیم: «نمیشود که هر دو درست بگوییم، بالاخره شواهدِ مشترکمان حداکثرِ نظرِ یکی از ما دو نفر را حمایت میکند».
اگر با این گفته همدل اید، اصلِ یکتایی را درست میدانید و اگر همدل نیستید این اصل را نادرست میشمرید.
تامس کِلی معتقد است تمایزی که ویلیام جیمز به آن اشاره کرده است، به کارِ نشان دادنِ نادرستیِ اصلِ یکتایی میآید. جیمز میگوید ما دو هدفِ معرفتی داریم که همیشه همسو نیستند: یکی به کذبها باور نیاوردن و دیگری به صدقها باور آوردن. کلی استدلال میکند چون معقول است که آدمها وزنهایِ متفاوتی به هر یک از دو هدف بدهند، اصلِ یکتایی غلط است.
کلی استدلالهایِ دیگری هم برایِ ردِ اصلِ یکتایی میآورد. در این جلسه برخی از این استدلالِهایِ کلی را تقریر میکنم، از جمله استدلالی را که از ویلیام جیمز الهام گرفته است.
متن مقالۀ نشستِ «شواهد و باور – ۱»
صوت نشستِ «شواهد و باور – ۱»
متن نشستِ «شواهد و باور – ۱»