رویدادها, رویدادهای مدرسۀ مطالعات هویت, مدرسه‌ها, مدرسۀ مطالعات هویت

روایتهای «هویّت ایرانی» در بستر تاریخ

روایتهای «هویّت ایرانی» در بستر تاریخ

روایتهای «هویّت ایرانی» در بستر تاریخ

روایتهای «هویّت ایرانی» در بستر تاریخ

روایتهای «هویّت ایرانی» در بستر تاریخ

مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:
روایت‌های هویت ایرانی در بستر تاریخ
با حضور دکتر مهدی سعیدی (پژوهشگر و استاد دانشگاه)
پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱

📝 درباره‌ی نشست: دکتر مهدی سعیدی

در آثار متعدد و متنوع پژوهش‌هایِ محققان معاصر، دربارۀ عناصر تشكيل‌دهنده هويّت ايرانی سخن به‌ميان آمده است. هر محقق، برمبنای زاویه‌دید و از منظری خاص، هویّت ایرانی را تعریف کرده و عناصری را برای آن برشمرده است. ويژگی عمدۀ اغلب اين آثار نگرش تقليل‌گرايانه به‌موضوع است. برخی دين را عمده‌ترين عنصر سازنده هويّت ايرانی شمرده‌اند و آگاهانه يا ناآگاهانه نقش عناصر ديگر، و به‌ويژه عناصر مرتبط با «ايرانيّت» را ناديده گرفته‌اند. بعضی، تاريخ و «ايرانيّت» را برجسته كرده و دين، مذهب و معنويت را ناديده گرفته‌اند. عده‌ای زبان فارسی را مهم دانسته‌اند و آن را بر صدر نشانده‌اند و گروهی نيز به‌رغم نگاه جامع و غيرتقليلی به‌برخی از عناصر تداوم‌بخش هويّت ملّی، از توجّه به‌عناصر ديگر بازمانده‌اند. در مجموع هویت ایرانی را می‌توان در سه روایت بررسی کرد:

  • روایت «ملت‌گرا».
  • روایت «مدرن و پست‌مدرن».
  • و روایت «تاریخی».

در بحث روز پنجشنبه، ضمن بیان بنیادها و عناصر سازنده این سه روایت، درباره ایده ایران و اینکه پیدایش مفهوم تاریخی و هویتی این ایده یا به عبارت دقیق‌تر آگاهی از بودن چیزی به نام «ایران» به عنوان یک ساختار هویتی در طول تاریخ چگونه بوده بحث خواهد شد. همچنین نشان داده خواهد شد که روایت‌های هویت ایرانی چگونه پدید آمده‌اند و چطور توانسته‌اند به عنوان راهبرد سیاست هویتی انتخاب شوند.

گزارش مختصر

  • سه روایت درباره هویت ایرانی برجسته است؛ یکی روایت ملی‌گرا و ناسیونالیسم رمانتیک، روایت مدرن و سوم روایت تاریخی.
  • روایت ملت‌گرا عناصر هویتی ایرانی را نادیده می‌گیرند و تقلیل‌گرایانه به موضوع هویت می‌نگرند.
  • بازسازی هویت ایرانی، سکون هویت ایرانی در قرون نخستین، تجدید حیات و بازسازی هویت ایرانی در حکومت‌های محلی، احیای هویت ایرانی در دوره مغول، هویت ایرانی در عصر صفوی، وبازسازی هویت ایرانی در دوره مشروطه هفت مرحله روایت تاریخی از هویت ایرانی است.
  • در سه قرن اولیه اسلام که می‌توان از آن به دوره فترت تعبیر کرد و حکومت‌های ایرانی حذف شدند چند ویژگی وجود دارد؛ قومیت ایرانی به معنای اهل فارس و عجم در برابر عرب شناسایی می‎شود و هویت ایرانی را معین می‌کند.
  • صفویه با انتخاب تشیع به عنوان مذهب رسمی و تعیین دقیق‌تر مرزهای ایرانی به برجستگی هویت ایرانی کمک کرد.

گزارش مشروح

نشست «روایت‌های هویت ایرانی در بستر تاریخ» با حضور دکتر مهدی سعیدی پژوهشگر و استاد دانشگاه روز پنجشنبه 23 تیر به همت مدرسه مطالعات هویت در باشگاه برگزار شد. در ابتدا مهدی سعیدی پیشینه واژه هویت و ادبیات بحث را مطرح کرد و سپس به هفت مرحله هویت ایرانی در تاریخ ایران پرداخت.

مهدی سعیدی با ادبیات داستانی مهاجرت شروع به صحبت کرد. او گفت بحث هویت در کنار سیاست برای نویسندگان مهاجر ایرانی مهم بوده است. بعد از اتمام جنگ مهاجران به آرامش نسبی می‌رسند سیاست‌نویسی را در دهه هفتاد کمرنگ می‌کنند و به جای آن اندیشیدن در باب هویت پررنگ می‌شود. اولین کارهای مهم پژوهشی درباره هویت در سال‌های ابتدایی دهه هفتاد ظهور و بروز پیدا کرد. برای مثال احمد اشرف از سرویراستاران ایرانیکا مقاله‌ای درباره هویت ایرانی می‌نویسد که در مجله گفتگو منتشر می‌شود. مجله ایران‌نامه هم در کنار مقاله احمد اشرف، مقالات دیگری با موضوع هویت را در یک ویژه‌نامه منتشر کرد. در اینجا مناسب است به شاهرخ مسکوب و کتاب هویت ایرانی و زبان فارسی وی اشاره کنیم که در سال 73 منتشر شد.

سعیدی به واژه هویت اشاره کرد و گفت در معنای اصطلاحی در علوم انسانی معادل identity به معنای همسانی و مشابهت است. وقتی از هویت ملی یا هویت ایرانی صحبت می‌کنیم این هویت متناظر با مفهوم همانندی است؛ یعنی یک فرد یا گروهی در نسبت با افراد و گروه‌های دیگر متمایز می‌شود و نوعی رویارویی درون خود دارد. ایران در برابر توران در اسطوره‌های ایرانی یا ایران در برابر عرب در تاریخ اسلام و ایران در برابر عثمانی در دوره صفویه طرح می‌شده است.

سعیدی گفت سه روایت درباره هویت ایرانی برجسته است؛ یکی روایت ملی‌گرا و ناسیونالیسم رمانتیک، روایت مدرن و سوم روایت تاریخی. هر سه روایت در پاسخ به این پرسش پدید آمدند که منشأ پیدایش دولت‌ها چیست. روایت ملی‌گرا یا ملت‌پرستانه به کمک اسطوره‌ها و داستان‌های واقعی ایران رو به تکامل بوده است و از قرن نوزدهم رشد کرد و بعد به بنیاد ایدئولوژی حکومت پهلوی تبدیل شد. روایت دوم روایت مدرن از نیمه قرن بیستم پدید آمد و رواج پیدا کرد. این روایت روایت ملت‌پرستانه را نقد می‌کند و ملت را ساخته و پرداخته دولت‌های ملی در دوره مدرن می‌داند که دچار گسست تاریخی از روایت‌های پیشین است. روایت تاریخی سومین روایت است که به دو روایت دیگر نقدهایی دارد. روایت ملت‌پرستانه تعصب ملی را برجسته می‌کند و روایت مدرن به نوعی تعصب ضدملی دامن می‌زند که اولی باب طبع پهلوی و دومی باب طبع جدایی‌طلبان بوده است.

به باور سعیدی، روایت تاریخی می‌گوید در این که اصطلاح هویت ملی زادۀ عصر مدرن است همراهی می‌کند ولی به استناد شواهد تاریخی می‌توان گفت گسست میان هویت ملی و گذشته درست نیست و شاهد مثال‌هایی ارائه می‌کند که میان هویت ملی ایرانی بر پایه تاریخی ساخته شده و دارای عقبه مفصلی است. روایت تاریخی هویت ایرانی را در هفت مرحله تبیین می‌کند. این مراحل عبارتند از: مرحله اول بازسازی هویت ایرانی، سکون هویت ایرانی در قرون نخستین، تجدید حیات و بازسازی هویت ایرانی در حکومت‌های محلی، احیای هویت ایرانی در دوره مغول، هویت ایرانی در عصر صفوی، وبازسازی هویت ایرانی در دوره مشروطه.

سعیدی در آغاز بحث پیرامون هفت مرحله به احمد اشرف در کتاب هویت ایرانی اشاره کرد و گفت اشرف اشاره می‌کند ایده ایران به مثابه یک واقعیت تاریخی، هویتی، فرهنگی و دینی دو نظریه وجود دارد. گروهی از ایران‌شناسان مانند دکتر شاپور شهبازی معتقدند هویت ایرانی در دوره هخامنشیان شکل گرفته و گروه دیگر مانند جراردو نولی مؤلف کتاب ایده ایران شکل‌گیری را به دوره ساسانیان باز می‌گردانند که دسته دوم معتقدند پیوند شهریاران ساسانی و موبدان زردشتی ایده ایران را تأسیس کرد. 

سعیدی گفت در سه قرن اولیه اسلام که می‌توان از آن به دوره فترت تعبیر کرد و حکومت‌های ایرانی حذف شدند چند ویژگی وجود دارد؛ قومیت ایرانی به معنای اهل فارس و عجم در برابر عرب شناسایی می‎شود و هویت ایرانی را معین می‌کند؛ دوم اینکه سرزمین جغرافیایی سر جای خود همچنان باقی است؛ سوم اینکه اسطوره پیدایش اقوام ایرانی ادامه حیات می‌دهند و اسطوره‌های ادیان ابراهیمی آمیخته می‌شوند و به پایداری و تداوم هویت ایرانی مدد می‌رساند؛ چهارمین ویژگی هم زبان فارسی به مثابه حامل فرهنگ ایرانی است که شکوفاتر می‌شود. 

او افزود با توجه به این ویژگی‌های پیش‌گفته، تداوم هویت ایرانی را ضمن یک فرایند شاهدیم. از جمله جنبش ادبی شعوبیه هم به تداوم هویت ایرانی کمک می‌کند. در این دوره جنبش‌های مقاومت شکل می‌گیرد و سلسله‌های حکومتی خودمختار ایرانی با انتقال پایتخت به بغداد امکان ظهور و بروز پیدا می‌کنند و به تجدید حیات هویت ایرانی کمک کردند. همچنان که در حکومت‌های ایرانی وزرای فرهنگ‌دوست و نیز فاضل دهقانان و نجیب‌زادگان هویت ایرانی را مستحکم می‌کنند. در ادبیات مکتوب فارسی کاربرد واژه ایران ضمن اسطوره‌ها و داستان‌ها و اشعار رودکی، ابوشکوه بلخی و فردوسی دیده می‌شود. در برخی نسخه‌های شاهنامه چنان‌که شمرده شده 720 بار نام ایران و 350 بار نام ایرانیان ذکر شده است. در این دوره ایرانیان با عربی‌نویسی فرهنگ ایرانی را به عنوان جزیی از تاریخ جهان به تثبیت می‌رسانند.

سعیدی به دوره غزنویان پرداخت و گفت غزنویان با حمایت از اهل قلم تلاش می‌کنند پیوندی میان خود و فرهنگ ایرانی برقرار کنند. برای نمونه تبارنامه‌ای برای سبکتکین جعل می‌کنند که با شش واسطه به یزدگرد سوم پادشاه ساسانی می‌رسد. در اشعار فرخی شاهدیم محمود غزنوی شهریار ایرانی خوانده می‌شود. در دوره وزارت ابوالحسن اسفراینی مکاتبات به فارسی نوشته می‌شود. هرچند در دوره میبدی به عربی باز می‌گردد، ولی در همین بازه کوتاه هم اهمیت دارد. فتح هند به دست محمود و مسعود در دوره غزنوی به گسترش زبان فارسی در هند کمک شایانی می‌کند. سپس در دوره سلجوقی ایده جهان‌وطنی ایرانی را به حاشیه می‌برد و دنیای ملکوتی صوفیه رواج می‌یابد که با مسأله ایران هم‌خوان نیست؛ برای همین در متون ادبی و تاریخی این دوره اشاره به ایران کم است. در سیرت جلال‌الدین و معجم التواریخ و راحة الصدور جمعاً کمتر از 100 بار به ایران اشاره شده است. 

سعیدی ویژگی‌های دوره ایلخانی را در تکوین و تثبیت هویت ایرانی مهم برشمرد. به باور سعیدی پس از حمله اعراب نخستین بار در دوره ایلخانی شاهدیم به اعتبار دوره ساسانی استناد می‌شود. در این راستا سرزمین‌های ایرانی پیشا اسلامی را با هم متحد می‌کنند. افزون بر اینکه تعصب مذهبی سلجوقی بسیار کمرنگ می‌شود؛ شاهد آنکه در متون تاریخی و جغرافیایی این دوره به جای ولایات اسلام از ولایات ایران نام برده می‌شود. 

بحث سعیدی از اینجا به دوره صفوی منتقل شد. در مکاتبات اداری صفویه و عثمانی، عثمانی‌ها آق‌قویونلوها صفویه را سلطان سلاطین ایران و عباراتی شبیه آن خطاب می‌کنند. این نشان می‌دهد صفویان به مفهوم ایرانی آگاه بودند و توجه می‌کردند. صفویه با انتخاب تشیع به عنوان مذهب رسمی و تعیین دقیق‌تر مرزهای ایرانی به برجستگی هویت ایرانی کمک می‌کند. صفویه آگاهانه چند کار دیگر را انجام می‌دهند که از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ یکی اینکه بین فرهنگ ایرانی و اسلام یک نوع تلفیق ایجاد می‌کنند و برای بخشی از فرهنگ ایرانی ردای اسلامی می‌دوزند. در این راستا در دوره صفویه احادیثی ساخته می‌شود که امامان شیعه توصیه کردند نوروز جشن گرفته شود و آدابی برای آن گفته می‌شود. نکته دیگر اقدام توأمان شاه عباس در سال 1021ق. است که نوروز با عاشورا تلاقی پیدا می‌کند و هرکدام را جداگانه در دو روز متوالی گرامی می‌دارد. افزون بر آن پادشاهی صفویه را به سنت شهریاری ایرانی پیوند می‌دهد. تلقی از مفهوم وطن به عنوان زادبوم و زادگاه در دوره صفوی به کل کشور و تمامیت سرزمینی تغییر می‌کند و برخی محققان معتقدند «حب الوطن من الإیمان» اصولاً در این دوره ساخته می‌شود.

سعیدی به دوره قاجاریه منتقل می‌شود که ایران با دنیای غرب مواجه می‌شود و اندیشیدن درباره ایران و هویت ایرانی دگرگون می‌شود. جنگ ایران و روس ایرانی‌ها را با پرسش از چرایی جنگ روبرو کرد. پس از آن روشنفکران ایرانی درباره هویت ایرانی می‌نویسند؛ از جمله جلال‌الدین میرزا نامه خسروان را می‌نویسد که به تاریخ پیش از اسلام و زبان فارسی توجه می‌کند. در نوشته‌های آخوندزاده و کرمانی و سایر رسائل مشروطیت نوع دیگری از توجه به هویت ایرانی را شاهدیم. در نوشته‌های روشنفکران مشروطه، مردم ایران از رعایا به شهروند تبدیل می‌شود. همچنین به تدریج اسباب عقب‌ماندگی ایران در اسلام و حمله ترکان و مغولان ریشه‌یابی می‌کنند. این بحث‌ها پایه‌گذار ناسیونالیسم دولتی پهلوی می‌شود و پادشاهی پهلوی هویتی را انتخاب می‌کند که هویتی نوهخامنشی است و اقداماتی انجام می‌شود؛ از جمله شاه به آریامهر تبدیل می‌شود، موسیقی و معماری و طرح لباس‌ها نوهخامنشی است، برای فردوسی و شخصیت‌های هویت‌ساز ایران بزرگداشت گرفته می‌شود و زبان و تقویم هم دستخوش تغییراتی می‌شود. در دوره پهلوی دو گروه دیگر برجسته بودند؛ یکی روشنفکران چپ و دیگری مسلمان مانند شریعتی و مطهری که مباحث متعددی را مطرح کرده‌اند.

در بخش پرسش و پاسخ مهدی سعیدی به تمایز روایت ملت‌گرا و روایت تاریخی بازگشت و گفت روایت ملت‌گرا عناصر هویتی ایرانی را نادیده می‌گیرند و تقلیل‌گرایانه به موضوع هویت می‌نگرند. 

صوت نشستِ «روایتهای هویّت ایرانی در بستر تاریخ»
ویدئو نشست