رویدادها, رویدادهای مدرسۀ مطالعات هویت, مدرسه‌ها, مدرسۀ مطالعات هویت

اصالت و هویّت نزد هایدگر

اصالت و هویّت نزد هایدگر

اصالت و هویّت نزد هایدگر

اصالت و هویّت نزد هایدگر

اصالت و هویّت نزد هایدگر

مدرسه «مطالعات هویت» برگزار می‌کند:
نشست «اصالت و هویت نزد هایدگر»
با حضور نیما شریف‌منش «پژوهشگر فلسفه و هایدگرپژوه»
پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱

📝 دربارۀ نشست: نیما شریف‌منش

در بسیاری از بحث‌هایی که پیرامون انگاره‌ی هویت سامان یافته است، هویت با تعیّن نسبتی تنگاتنگ دارد و به‌ویژه هنگامی که سخن از انگاره‌ی اصالت به میان می‌آید آن‌چه که اصالت را به آن نسبت می‌دهند همین تعینات‌اند.

در این نشست می‌کوشم از ره‌گذر بررسیِ خودینگی (اصالت) در نگاه مارتین هایدگر، موضوع هویت را از زاویه‌ای دیگر بنگرم و نشان دهم چه نسبتی میان نگاه هایدگر به اصالت با تلقی‌هایی خاص از هویت برقرار ست.

می‌کوشم نگاه هایدگر به اصالت را با بررسیِ زمینه‌ای خاص در «هستی و زمان» آغاز کنم، بافتاری که در آن در-جهان-بودنِ دازاین توضیح داده می‌شود و با تأملی بر انگاره‌های تعیّن و ناتعیّن، جایگاه خودینگی (اصالت) آشکار می‌شود.

📝 گزارش مختصر

  • منظور هایدگر از هستی همیشه بی‌تعینی امر باز است.
  • از این رو هویت که در نسبت با هستی است نمی‌تواند همان‌طور که در گفتمان‌های غالت ملی، قومی و … با تعین گره‌زده می‌شود از نگاه هایدگر درست باشد.
  • اصالت و هویت انسان با امر بی‌تعین و تجاربی گره‌خورده است.
  • انسان بی‌تعینی را در خود می‌یابد که بستر وجودی آزادی انسان است.

📝 گزارش مشروح

نشست «خودینگی (اصالت) نزد مارتین هایدگر: نگاهی به انگاره هویت» با حضور نیما شریف‌منش پژوهشگر فلسفه هایدگر به دعوت مدرسه مطالعات هویت از مدارس زیر مجموعه باشگاه هویت، پنجشنبه 13 مرداد در این مجموعه برگزار شد.

شریف‌منش در آغاز سخنانش گفت: ارسطو معتقد بود برای هرگونه تصمیم‌گیری در خصوص کنش آدمیان ما باید بدانیم ما با چیزهایی که با آنها سروکار داریم را در کنش دگرگون می‌کنیم. وی ادامه داد: در واقع ما باید دو دانش داشته باشیم، دانش به کارگیری و دانش چگونگی ایجاد تغییر یا دگرسازی یا ساختن. ارسطو به دانش دوم و هایدگر بر دانش نوع اول یعنی به کارگیری تأکید کرده است.

این پژوهشگر فلسفه هایدگر با بیان اینکه این فیلسوف تأکید می‌کند که یک ابزار هیچگاه چیزی تک‌افتاده نیست، گفت: یک ابزار در یک بافتار بدل به ابزاری برای انجام یک کار می‌شود در حالیکه در بافتاری متفاوت چیز دیگری می‌تواند باشد.

شریف‌منش ادامه داد: دانش به کارگیری درباره بافتار است و یک چیز یا ابزار در بافتار معنا می‌یابد. ما در حین انجام کار به چارچوب کنش توجه نداریم و دانش محل توجه نیست. وی با بیان اینکه خود آشنایی با بافتار یک امر تک‌افتاده نیست، گفت: این بافتار در نسبت با بافتارهای دیگر قرار دارد و معنا می‌یابد. دم‌خور بودن با چیزها که خودش از بافتارهای گوناگون تشکیل شده است را جهان می‌نامد. ما در این معنا همواره در جهان هستیم.

وی افزود: تا جایی که بافتارها یک بافتار معین‌اند گوئی همه امکان‌های ما برای کنش از پیش تعیین شده‌اند و ما بیرون از این تعیّن و تحدید بافتارها نیستیم. با این وجود از نگاه هایدگر ما می‌توانیم جهان را آزادگاه کنش بدانیم. این پژوهشگر فلسفه هایدگر گفت: جهان با این وضعیت، ما رادر شرایطی قرار می‌دهد که ما وقتی یک سری امکانات را که با آن دم خوریم و محقق‌شان می‌کنیم، همزمان امکان‌های بسیاری را محقق نمی‌کنیم. از این رو ما از در جهان بودن نمی‌توانیم نتیجه بگیریم که محدود هستیم و در واقع هستی ما در جهان متعین نیست. وی ادامه داد: ما به این بی‌تعینی توجه نداریم. پس ما در حالتی به سر می‌بریم که همزمان بی‌تعینی را با تعین داریم و توجه ما به امکاناتی است که متعین می‌کنیم و بی‌تعینی مورد توجه ما نیست. شریف‌منش با بیان اینکه وجه دیگر در جهان بودن آن است که در بیشتر کارها ما رو به سوی دیگری داریم، گفت: ما چه زمانی که قصد تقلید می‌کنیم و چه ناآگاهانه در تقلید هستیم و چه زمانی که مستقلاً می‌خواهیم کاری را انجام دهیم، در همه حالات ما به سوی دیگران هستیم. این را هایدگر هم جهان می‌گوید. این هم خود آزادگاهی برای کنش‌های ماست. وی افزود: تعین امکانات رو به سوی دیگران به این معنا نیست که افراد خاصی این را انجام می‌دهند در واقع این دیگران نامی خاص ندارند. او در آلمانی به این das Man می‌گوید که به دیگران، آنها، فرد منتشر و مردم ترجمه شده است.

این پژوهشگر فلسفه هایدگر ادامه داد: ما با بی‌تعینی موجود در هستی‌مان می‌توانیم به سوی رهایی از تعین مردم حرکت کنیم. راه رهایی که خد را به ما نشان می‌دهد پرسش درباره چگونگی بودن است و اینکه ما نمی‌توانیم برای همیشه خود را معین کنیم.

وی در پایان گفت: منظور هایدگر از هستی همیشه بی‌تعینی امر باز است. از این رو هویت که در نسبت با هستی است نمی‌تواند همان‌طور که در گفتمان‌های غالت ملی، قومی و … با تعین گره‌زده می‌شود از نگاه هایدگر درست باشد و اصالت و هویت انسان با امر بی‌تعین و تجاربی گره‌خورده است که انسان بی‌تعینی را در خود می‌یابد که بستر وجودی آزادی انسان است.

ویدئوی نشست «اصالت و هویّت نزد هایدگر»