رویدادها, رویدادهای مدرسۀ مطالعات نقد اقتصاد سیاسی, مدرسه‌ها, مدرسۀ مطالعات نقد اقتصاد سیاسی

سرمایه‌داریِ مرکانتیلیستی در ایران

سرمایه‌داریِ مرکانتیلیستی در ایران

سرمایه‌داریِ مرکانتیلیستی در ایران

سرمایه‌داریِ مرکانتیلیستی در ایران

سرمایه‌داریِ مرکانتیلیستی در ایران

مدرسه «مطالعات نقد اقتصاد سیاسی» برگزار می‌کند:
نشست «سرمایه‌داری مرکانتیلیستی در ایران»
با حضور پروفسور محسن مسرت (استاد اقتصاد در دانشگاه اوزنابروک آلمان)
سه‌شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱

📝 درباره‌ی نشست

پرفسور محسن مسرت متولد سال ۱۳۲۰ و استاد بازنشسته‌ی اقتصاد دانشگاه اوزنابروک آلمان است. از مهمترین کتاب‌های وی می‌توان به «نفت و هژمونیسم آمریکا» و «سرمایه‌داری کمونیستی در جمهوری چین و سرمایه‌داری مرکانتیلیستی در ایران»  اشاره کرد. علاوه بر این، وی مقالات متعددی نیز در فضای فارسی‌زبان به نگارش درآورده است. پروفسور مسرت بر این باور است که نئولیبرالیسم و واردات لجام‌گسیخته عامل مشکلات فعلی اقتصاد ایران است؛ راه‌حل این وضعیت به زعم وی در حمایت هدفمندانه از تولید و افزایش قدرت خرید داخلی نهفته است.

📝 گزارش مختصر

دکتر مسرت بحث خود را حول دو محور اساسی صورت‌بندی کردند. در ابتدای بحث ایشان سعی کردند تا {۱} مشخصات، حاملین و ریشه‌های تاریخی اقتصاد مرکانتیلیستی در ایران را شرح دهند. در این بخش ایشان فرمودند که مرکز ثقل اقتصاد ایران، تجارت است. تجارت و واردات محوری و نیز انحصارگری مشخصات اقتصاد ایران هستند. همچنین در اقتصاد ایران شاهد تلفیق سرمایه تجاری با شکلِ استبدادی حکومت هستیم و این اتحاد در واقع عامل وضعیت و بحران کنونی است. دوگانه‌ی امنیت برای حاکم و رانت برای تاجر چیزی است که بر اقتصاد ایران سلطه دارد. پیامد تسلط شکل مرکانتیلیستی بر اقتصاد ایران نیز تورم، بی‌عدالتی و بورس بازی است. سودآوری در اقتصاد ایران از رهگذر سوداگری حاصل می‌شود و در ادامه این سود، بجای سرمایه‌گذاری در حوزه تولید، تبدیل به سرمایه‌ی مالی در بورس و همچنین رواجِ سفته‌بازی در عرصه‌ی زمین و مسکن شده است. 

محور دیگر بحث ایشان {۲} جایگاه سرمایه‌داری مرکانتیلیستی در نظام تقسیم کار جهانی بود. به این معنا که در ساختار جهانی دو حلقه‌ی متفاوت از کشورها وجود دارد. حلقه‌ی اول کشورهای غربیِ تولیدمحور و امپریالیست و حلقه‌ی دوم کشورهای جهان سوم که عموماً واردکننده کالاهای صنعتی و صادرکننده‌ی مواد خام‌اند. کشورهای حلقه‌ی نخست، جهت حفظ و بازتولید استیلای خویش سعی کرده‌اند تا نهادهای بین‌المللی، نظیر بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول را ایجاد کنند. این نهادها نیز وام‌ها‌ی خود را به کشورهای حلقه‌ی دوم تنها در صورتی می‌دهند که در  حوزه‌ی مواد معدنی و کشاورزی این کشورها، سرمایه‌گذاری شود و در ادامه این محصولات نیازهای بازار کشورهای حلقه‌ی اول را تأمین کند. در نتیجه کشورهای حلقه‌ی دوم همواره بدهکارند و نمی‌توانند به سمت فعالیتهای تولیدی حرکت کنند.

اقتصاد ایران تنها در صورتی می‌تواند از این بن‌بست فعلی رهایی پیدا کند که سرمایه‌داری غیر واردات محور و خلاق در زمینه‌ی تولید، جای سرمایه‌داری واردات محور و انحصاری فعلی را بگیرد. این مهم نیز یا باید از طریق تغییر ذهنیت و نقشه‌ی حاکمان ایجاد شود و یا اینکه فشار طبقات اجتماعی از پایین دولت را وادار به تغییر ریل کند.

چین نمونه‌ی مناسب کشوری است که از طریق تغییر نگاه سیاسی توانسته هم تولید رقابت محور را افزایش دهد و هم قدرتِ خرید بخش اعظمی از جمعیت خویش را وسعت ببخشد و نزدیک به ۷۰۰ میلیون نفر را از نظر درآمدی به بالاتر از خط فقر برساند.

صوت نشستِ «سرمایه‌داری مرکانتیلیستی در ایران»
ویدئوی نشستِ «سرمایه‌داری مرکانتیلیستی در ایران»