۱. بحران مای ایرانی
مای ایرانی در پس از مشروطه همواره دچار بحران بوده است. شاهد مثال آن میل به تفرق در زمان ضعف مرکز، عدم همراهی اقوام با دغدغه و نسخههای قوم غالب، عدم همراهی و اتحاد با دغدغههای قومی توسط قوم غالب، تشتت یکسانسازی و… فردای ایران همواره در ذیل این بحران نادیده در معرض بازتولید خود است.
۲. بحران هویت و قدرت سیاسی
هویت فرد ایرانی در نسبت با قدرت نامشروطه فرودست بوده است. به رغم آگاهی به این مسئله، طی ۱۱۶ سال تلاش برای شکستن چنین نابرابریی، هنوز در گیر و دار این بحران هستیم.
۳. بحران سازمانیابی هویتهای جمعی
هویتهای جمعی در ایران اعم از مدنی، اقتصادی وسیاسی نتوانستهاند سازمان بیابند. شاید همین بحران یکی از دلایل شکست ۱۱۶ ساله مشروطه ایرانی باشد. فرد همواره تنها و به صورت فرد در مقابل فردی در حاکمیت قرار گرفته است.