رویدادها

نقد کتاب «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان» (مردم‌نگاری سفر به مغولستان)

نقد کتاب «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان» (مردم‌نگاری سفر به مغولستان)

نقد کتاب «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان» (مردم‌نگاری سفر به مغولستان)

نقد کتاب «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان» (مردم‌نگاری سفر به مغولستان)

نقد کتاب «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان» (مردم‌نگاری سفر به مغولستان)

گروه روانشناسی اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

معرفی و نقد کتاب دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان: مردم‌نگاری سفر به مغولستان

با حضور
امیر هاشمی مقدم (نویسنده کتاب)
محمدرضا جوادی یگانه (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران)
نعمت‌الله فاضلی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

دبیر نشست:
فاطمه علمدار (پژوهشگر جامعه‌شناسی)

چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۶ تا ۱۸

صوت نشست «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان»

ویدئوی نشست «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان

✍️ گزارش مشروح: فاطمه علمدار

کتاب «دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان» مردم‌نگاری سفر به مغولستان است که توسط امیر هاشمی‌مقدم (عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران) نوشته و توسط نشر اندیشه احسان و انتشارات انسان شناسی در پاییز ۱۴۰۲ منتشر شد. در این کتاب هاشمی‌مقدم توضیح می‌دهد که در جای‌جای کشور مغولستان مجسمه‌ها و تصاویر چنگیزخان مغول بر در و دیوار شهرها و حتی روی محصولات ریز و درشت به چشم می‌خورد و تو گویی مردمان آن سرزمین در گفت‌وگویی دائمی با روح اولین خاقان امپراطوری مغول هستند؛ کسی که هزارسال قبل، همه عمر خود را صرف اتحاد قبایل مغول کرد و توانست بخش‌های زیادی از چین و آسیای مرکزی را فتح کند و نطفه بزرگترین امپراطوری به هم پیوسته جهان را ببندد و حالا برای اهالی مغولستان تبدیل شده است به اسطوره‌ای مقدس و اخلاقی. تصویری که با ذهنیت ما از چنگیزخان بسیار متفاوت است؛ چون ما آن کشوری هستیم که تاریخ‌نویسانش نوشته‌اند که چگیز خاک نیشابورمان را به توبره کشید و هموطنانمان را به خاک و خون کشید.

در نشست نقد و معرفی کتاب هاشمی‌مقدم، نعمت‌الله فاضلی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) در بخشی از سخنانش به کتاب چنگیزخان و ساختن دنیای مدرن اثر جک ودرفورد اشاره کرد و این‌که مردم‌شناسی چطور می‌تواند با عمیق‌تر شدن در پدیده‌هایی که به‌نظر می‌رسد کار قضاوت در موردشان به پایان رسیده، لایه‌های جدیدتری از مسئله را شکافته و ذهن بشر را متوجه ابعاد از نظر دورمانده مسئله کند. به عنوان مثال ودرفورد در این کتاب توضیح می‌دهد که ظهور چنگیزخان از دل فرهنگ قبیله‌ای چطور به انفجار تمدنی ختم شد و داستان حماسی ساخته شدن دنیای مدرن چگونه از مسیر گسترش تجارت و ارتباطات فرهنگی که در امپراطوری مغول میسر شده بود، شکل گرفت. هاشمی‌مقدم نیز در این کتاب تلاش کرد تا از زاویه نگاه جدیدی به چنگیزخان و حمله مغول به کشور ما و دیگر کشورها بنگرد. از زاویه نگاه خود مغولستانی‌ها و این کارویژه مردم‌شناسان است که با فراهم کردن عینک‌های جدید به مخاطبانشان کمک کنند تا پدیده‌ها را متفاوت از همیشه بنگرند.

محمدرضا جوادی یگانه (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) هم در این نشست تجربه هاشمی‌مقدم را از منظر جامعه‌شناسی مرور کرد و پرسید که چگونه مردمانی که تاریخشان پر از ذکر جنایت‌های چنگیز نامی است حاضر می‌شوند نام فرزندانشان را چنگیز بگذارند؟ آن قسمت غبارگرفته تاریخ که پاسخ این سوال برای ما دشوار می‌کند همان قسمتی است که با مطالعات مردم‌نگارانه و عمیق شدن بر لایه‌های پنهان‌مانده در تجربه حمله مغول به ایران قابل‌فهم است. این‌که چرا جنگ‌های ما با عثمانی و روسیه و جدا شدن سرزمین‌های آذربایجان و ارمنستان بسیار بیشتر از از دست دادن پاره‌های تنمان در مرزهای شرقی به جانمان زخم زده و در مطالعاتمان برجسته شده است هم سوالی جامعه‌شناسانه است. چرا ما کمتر به تاجیکستان و افغانستان و ترکمنستان چشم دوخته‌ایم و روح جمعی‌مان از کنده شدن این زمین‌ها از ایران کمتر رنجیده شده است تا خاکی که روسیه و عثمانی از ما گرفته‌اند و اینکه به سفر کردن و دیدن ترکیه و دبی علاقه‌مندتریم تا کشورهایی که با هم نوروز را جشن می‌گیریم و چهارشنبه‌سوری را برگزار می‌کنیم، پنجره‌های جدیدی را در فهم ویژگی‌های هویتی ما ایرانیان می‌گشاید.

در نهایت شاید بتوان گفت برجسته‌ترین سوالی که از دل تجربه سفر هاشمی‌مقدم به مغولستان و گفت‌وگو حول کتابش برای شرکت‌کنندگان در این نشست و هر علاقه‌مندی به این موضوع می‌تواند پیش بیاید این است که چگونه و با چه مکانیزمی مردم مغولستان توانسته‌اند در عمق باورهایشان چنگیز را نه فقط کسی که با جنایت در حق مردمان سرزمین‌های دیگر، غرور ملی مغولها را احیا کرد- مثل نادرشاه برای ما- بلکه شخصیتی مقدس و اخلاقی بفهمند و به این فرد مباهات کنند و ستون خیمه هویتی‌شان را بر تندیس چهل متری او بناکنند؟ چه می‌شود که شاید ما شکاکانه همواره به دنبال کشف زوایایی از قهرمانان ملی و اسطوره‌ای مان هستیم تا ثابت کنیم که به هرحال بدون نقطه ضعف نبودند و نمی‌توانیم هیچ کدام از قهرمانان ازادی خواهمان گرفته تا شاهان افسانه‌ای مان و حتی شخصیت‌های اسطوره ای مان را در زرورق مبالغه‌های گزاف بپیچانیم و انسان بودنشان را و خطاهای بشری را برایشان نادیده بگیریم، ولی مغولستانی‌ها می‌توانند از چنگیزخان شخصیتی مقدس بسازند و باورش کنند؟

✍️ گزارشی دیگر

نگار فیض‌ آبادی، انصاف نیوز: کتاب «دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان» نوشته‌ی امیر هاشمی مقدم حاصل سفر نویسنده به‌عنوان مردم‌نگار به مغولستان است. دو استاد انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی این کتاب را نقد و بررسی کردند که گزارش آن را در ادامه می‌خوانید.

امیر هاشمی مقدم، دکترای انسان‌شناسی گفت: کتاب دیدار و گفت‌وگو با روح چنگیزخان دومین سفرنامه‌ی من بعد از افغانستان است. در این کتاب سعی کردم تا به شکل مردم‌نگاریِ سفر، تجربه‌ام را ثبت کنم. ژانر مردم نگاری سفر را دکتر فاضلی برای اولین‌بار در کتابش معرفی کرده‌ است و کتاب دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان هم تلاشی برای نزدیک‌شدن به این ژانر است.

آقای هاشمی مقدم با اشاره به تفاوت مردم نگاری و سفرنامه‌نویسی گفت: در مردم نگاری به جای واژه با مفهوم سروکار داریم و وارد نظریه‌ها می‌شویم. انسان‌شناس در سفرش به جای مکان‌های توریستی به جاهایی می‌رود که دیگران کمتر به آنجا می‌روند. 

نویسنده‌ی کتاب دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان از انگیزه‌ی نوشتن کتاب گفت و در ادامه اضافه کرد: در ترکیه همکلاسی مغولی داشتم. برخی از ترک‌ها مغول‌ها را شاخه‌ای از ترک‌ها می‌دانند و همین باعث شده تا روی مغولستان سرمایه‌گذاری فرهنگی کنند. 

این نویسنده، از فرودگاه و اداره‌های دولتی مغولستان نام برد که فقط تصاویر چنگیز در آن مکان‌ها به چشم می‌خوردند.

به گفته‌ی هاشمی مقدم، سایه‌ی چنگیز در مغولستان قوی است و مردم با روح او گفت‌وگو دارند؛ به گونه‌ای که چنگیز برایشان شخصیت مقدسی است و هر توهینی هم جزای قانونی دارد! افراد در مغولستان شخصیت چنگیز را تطهیر می‌کنند. تصویر کتاب هم تندیسی از چنگیز است که بر پایه‌ی روایت‌های اسطوره‌ای‌شان ساخته شده‌است. مغول‌ها نمی‌دانند قبر چنگیز کجاست اما این تندیس را زیارت می‌کنند.

هاشمی مقدم بعد از این روایت گفت: شاید بتوان شخصیت کوروش را مشابه چنگیز در نظر گرفت. بعضی‌ها تلاش می‌کنند کوروش را به دلیل کشورگشایی‌هایش فردی خونریز نشان بدهند و درباره‌ی او روایت‌های جعلی بسازند.

یعنی ما یک شخصیتی داریم به نام چنگیزخان که در همه کتاب‌های تاریخ شرق و غرب به‌عنوان فردی خونریز معرفی شده، اما در مغولستان تطهیر می‌شود و مورد ستایش قرار می‌گیرد. در نقطه مقابل شخصیتی داریم به نام کوروش هخامنشی که در کتاب‌های تاریخی شرق و غرب از او به نیکی یاد شده و نخستین بیانیه حقوق بشر را به او منسوب می‌کنند، بعد می‌بینیم یک جریان داخل کشور دارد تلاش می‌کند بگوید نه اینها جعلیات است و کوروش هخامنشی را تخریب می‌کنند.

او در ادامه گفت: من در دوره‌ی مغول‌شناسان جوان شرکت کردم اما برای گرفتن روادید بسیار اذیت شدم. سفر من ۲۰ روز طول کشید که ۸ روز آن در صحرا و چادرهای عشایری سپری شد. 

نعمت الله فاضلی، انسان‌شناس گفت: کتاب دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان از این جهت ارزشمند است که نویسنده‌ی آن دانش‌آموخته‌ی علوم اجتماعی و عضو هیئت علمی است و کتاب را به گونه‌ای نوشته‌است که برای مخاطب عمومی قابل خواندن است. از طرف دیگر هاشمی مقدم در این کتاب کمک کرده تا ژانر مردم‌نگاری سفر به مردم معرفی شود و مردم از نظر شناختی و احساسی با موضوع درگیر شوند. از این طریق است که تصویری از فرهنگ دیگر ارائه می‌شود و مخاطب با خواندن این کتاب با مدرنیته‌ی مغولی آشنا می‌شود و فهم خود را از چنگیز به چالش می‌کشد.

فاضلی درباره‌ی تصویر دوگانه از افراد گفت: این قدرت تاریخ و تمدن است که کسی در زمانی فرشته و معصوم است اما در زمان دیگر تبدیل به هیولا و منفور می‌شود! مطلقا برای ایرانی‌ها قابل تصور نیست که استاندارد والدین در مغولستان برای آموزش مهربانی به فرزندانشان، چنگیز است! فاضلی در ادامه اضافه کرد: کتاب هاشمی مقدم چشممان را برای دیدن شباهت‌ها و تفاوت‌های فرهنگی باز می‌کند. او ادامه داد: انسان‌شناس‌ها معمولا به مقصدهایی سفر می‌کنند که با کشور خودشان بسیار متفاوت است و با خواندن این سفرنامه‌ها است که به تفاوت‌های فرهنگی پی‌ می‌بریم.

فاضلی با تاکید بر اهمیت دقت و مشاهده در سفر گفت: مردم‌نگاری سفر به آموزش «توجه‌کردن» کمک می‌کند. این کتاب هم دقیقا این کار را انجام می‌دهد. خیلی از افراد سفر می‌روند اما فقط در توصیف سفرشان می‌گویند «خوب بود»؛ چون در همان لحظه هم به حد کافی به محیط و تجربه‌هایشان توجه نکرد‌ه‌اند. کارِ اتنوگرافر (مردم‌نگار سفر) دیدن و نشان‌دادن است. کتاب دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان هم به ما یاد می‌دهد چگونه از تجربه‌های روزمره‌مان در سفر دانش تولید کنیم. 

این انسان شناس در ادامه گفت: متاسفانه دانشگاهی‌ها خیلی کم برای عموم مردم می‌نویسند. مورخی مثل زرین‌کوب طوری می‌نوشت که هنوز هم برای مردم خواندنی است. باستانی پاریزی هم این خصوصیت را داشت. 

او با تاکید بر اهمیت نوشتن برای عموم مردم گفت: فقط سلیس بودن نیست که کتاب را خواندنی می‌کند، بلکه متن کتاب هم باید جالب باشد. آقای خرمشاهی، حافظ را آسمان غزل فارسی می‌داند. شاعری که مردم عامه‌ هم با او انس دارند. سنت گذشته‌ی ما این بود که نویسندگان برای مردم می‌نوشتند اما درحال‌حاضر، مصیبت ما این است که تعداد قابل توجهی از کتاب‌ها برای مردم قابل خواندن نیستند.

نعمت‌الله فاضلی با یادآوری تیراژ و تعداد فروش کتاب‌های مختلف در نمایشگاه کتاب ادامه داد: امروز تعداد زیادی استاد دانشگاه داریم ولی در حوزه‌ی تالیف ضعیف هستند که این جامعه را با بحران روبه‌رو می‌کند. حدود ۸۰درصد از کتاب‌های مفید هم ترجمه هستند. کتاب‌هایی مثل خطای دکارت و مغز اجتماعی، عنوان‌های ساده‌ای دارند و بااینکه تخصصی هستند، مردم عمومی هم می‌توانند از آنها استفاده کنند. 

آقای فاضلی گفت: خوبیِ کتاب دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان این است که برای مردم خواندنی است و خود نویسنده هم تمایل دارد که با جامعه حرف بزند. 

فاضلی در ادامه بیان کرد: جمالزاده در مقدمه‌ی کتاب »یکی بود یکی نبود»، دموکراسی ادبا را این‌گونه تعریف می‌کند که «عوام، متن نویسنده را بفهمند و خواص آن را بفهمند.» دانشگاهیان ما در دلشان دموکراسی‌خواه هستند اما متنشان برای نخبگان هم ارزشمند نیست. دانشگاه باید تصمیم بگیرد آکادمیک‌بودن و خواننده‌داشتن را باهم آشتی بدهد.

 

این استاد دانشگاه با تاکید بر اهمیت سفرنامه‌نویسی ادامه داد: کارِ نویسنده این است چیزی را که از نظرِ عموم مردم پنهان است را آشکار کند. این اشکال است که مردم مثلا درباره‌ی فرانسه بدانند اما درباره‌ی کشوری که با سرشت و سرنوشت ما درگیر بوده‌است ندانند. فاضلی با تاکید بر تجربه‌ی تلخ ایرانی‌ها از مغول‌ ادامه داد: یادم می‌آید استادی از لندن درباره‌‌ی نفوذ ترومای مغول‌ها در ذهن جمعی و رفتارهای ایران می‌پرسید. درواقع ترومایی که مغول‌ها ایجاد کردند هنوز تاثیرش وجود دارد. 

محمدرضا جوادی یگانه، جامعه‌شناس، سخنران سوم این نشست بود و ماجراجویی را عامل جذاب‌بودن سفر می‌دانست. به گفته‌ی او روحیه‌ی ماجراجویی باید تقویت شود و وقتی سفرنامه‌نویس روحیه‌ی سیاحت و جست‌وجوگری را داشته باشد، می‌تواند سفرنامه‌اش را بنویسد که برای مخاطب جذاب باشد.

به گفته‌ی آقای جوادی یگانه، نویسنده هم در این کتاب چنین روحیه‌ای دارد و با آوردن مثال‌هایی نشان می‌دهد سراغ تجربه‌های خاصی رفته‌ و آنها را عیان کرده‌است. جوادی یگانه در ادامه گفت: هاشمی مقدم در این کتاب نشان داده‌است که روح چنگیز در مغولستان جاری است اما متاسفانه هیچ مواجهه‌ای با آن ندارد و جای نگاه انتقادی در این سفرنامه خالی است.

استاد جامعه‌شناس با یادآوری این نکته که تمدن ایران بعد از حمله‌ی مغول سر بلند نکرد، در ادامه گفت: درک و شناخت دیگری‌ای به نام چنگیز اهمیت زیادی دارد. ما در ایران دیگری‌های چندگانه‌ی دیگری به جز کوروش داشتیم و مواجهه با مغولستان و چنگیز را نادیده گرفتیم.

جوادی یگانه این‌طور ادامه داد که نگاهمان باید به شرقِ نزدیک باشد؛ چون بخش بزرگی از هویت ما را تشکیل داده‌اند. همچنین او گفت: ما به بازاندیشی در تاریخ و توجه به شرق و آسیای میانه نیاز داریم. اگر آن بخش را می‌دیدیم، توجه به چنگیز هم برایمان مهم می‌شد. به باور این جامعه‌شناس، اگر خشم و کینه را زنده نگه می‌داشتیم، یادمان می‌ماند که جنگ چقدر خطرناک است و رگه‌ی ترسناک جنگ را فراموش نمی‌کردیم.

او در ادامه می‌گوید: متاسفانه ما از فرط بداهت، بخش‌های جغرافیایی نزدیک‌تر را که اتفاقا در هویت ما تاثیر داشته‌اند را نادیده می‌گیریم. به باور جوادی یگانه، آسیای میانه، خویشاوند فراموش‌شده‌ای است که برای تجدید دیدار تمدنی با آن باید تلاش کنیم.

جوادی یگانه در پایان گفت: در مجموع ۱۰ کتاب درباره‌ی مغولستان در فارسی داریم و کتاب دیدار و گفتگو با روح چنگیزخان اولین کتاب از نوع سفرنامه‌نویسی راجع‌به مغولستان است.

»