رویدادها, رویدادها-مدرسه مطالعات هویت, مدرسه مطالعات هویت, مدرسه‌ها

چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟

چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟

چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟

چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟

چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟

مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:
نشست «چگونه فلسفه نخوانیم؟» (نگاهی کوتاه به آسیب‌ها)
با حضور حمید اسکندری (عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان)
چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲

📝 درباره‌ی نشست

سخن درین باره است که خوانندگان و دانشجویان و پویندگان فلسفه احتمالا در معرض چه آسیب‌هایی هستند و این آسیب‌ها در کجاها ریشه دارد و چگونه می‌توان از آنها پرهیز داشت تا مبادا آموزش فلسفه بجای آنکه یار و بال ما باشد، بار و وبال ما شود! این گفتار در واقع هشدارهایی دارد برای کسانی که قدم در راه فلسفه می‌گذارند.

📝 گزارش مختصر

نشست «چگونه فلسفه نخوانیم؟ نگاهی کوتاه به آسیب‌ها» با سخنرانی دکتر حمید اسکندری، عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان، به همت مدرسه هویت باشگاه اندیشه چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ در محل شبستان این باشگاه برگزار شد.

قهوه‌چیان، مدیر مدرسه مطالعه هویت باشگاه اندیشه، در آغاز این نشست در پیوند مطالعات هویت و فلسفه نکاتی مطرح کرد. از نظر او، هر نحو مطالعه‌ای در خصوص هویت نیازمند مباحث فلسفی است و بدون آشنایی با مطالعات فلسفی نمی‌توان بحث درست و دامنه‌داری در خصوص هویت انجام داد.

او تصریح کرد: از سوی دیگر هر هویتی اعم از فردی و اجتماعی برای تقویت خویش می‌تواند از مطالعات فلسفی برای تحلیل و شناخت بیشتر و عمیق‌تر خود و دیگران استفاده کند و از این رو دکتر اسکندری امروز نکاتی آسیب‌شناسانه در خصوص مطالعات فلسفی را مطرح خواهند کرد.

در ادامه این نشست حمید اسکندری با بیان اینکه با این مباحث در پی بیان نکاتی برای رهجویان مبتدی راه فلسفه هستم، گفت: سعی خواهم کرد نکاتی ساده و کاربردی برای ایشان عنوان کنم. مرادم از رهجویان راه فلسفه نیز کسانی است که به صورت آکادمیک و جدی به مطالعه فلسفه می‌پردازند. باید توجه داشت عدم مطالعه درست فلسفه به نتایج بسیار ناگواری می‌رسد و می‌توان رهجوی فلسفه‌ای که درست فلسفه نمی‌خواند را به دانشجویی تشبیه کرد که در کتابخانه‌ای بسیار بزرگ در حال مطالعه فلسفه است و چند سال بعد همه این‌ کتابخانه بر سرش آوار می‌شود.

اسکندری در ادامه با طرح این پرسش که آیا هر کسی می‌تواند فلسفه بخواهند؟ گفت: برای رهجویی در راه فلسفه دو شرط لازم است، هوش و استعداد لازم و مطالعه صحیح فلسفه. اما چگونه باید فلسفه نخواند؟

این استاد فلسفه در ادامه نشست به تفصیل مباحث خود را بیان کرد که خلاصه آن چنین است: ما فلسفه را باید بدون فهم درست متون فارسی، بدون یادگیری زبان‌ یا زبان‌های بیگانه به اقتضا فلسفه‌ای که مورد مطالعه است، بدون سیر در تاریخ فلسفه، بدون شناخت زمینه و زمانه فیلسوفان، بدون شناخت حکمت ایران باستان، شرق و …، بدون فهم از اصطلاح‌شناسی عمومی فلسفه و خاص هر فیلسوف، بدون حضور در کلاس و یا جمع‌های فلسفه تخصصی به همراه استاد، بدون شناخت مسائل اساسی فیلسوف، بدون داشتن مسئله واقعی و درست فلسفی برای خود و با اجتناب از بازماندن از زندگی واقعی به واسطه ژرف‌اندیشی‌های نظری، با اجتناب از تحلیل برای تحلیل، اجتناب از درافتادن در دام مریدبازی، اجتناب از مطالعات فلسفی بر اساس برندیسم، اجتناب از تقید به حالت اندوه و فسرده‌جانی، اجتناب از غفلت‌ از گنجینه‌های زندگی عادی، دوری کردن از محدود ماندن به فلسفه و اجتناب از نفی دستاوردهای علم بشری و احکام جدید و من‌در آوردی، مطالعه کنیم.

📝 گزارش مشروح

نشست «چگونه فلسفه نخوانیم» با سخنرانی دکتر حمید اسکندری، عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان، به همت مدرسه هویت باشگاه اندیشه چهارشنبه 24 خرداد 1402 در محل شبستان این باشگاه برگزار شد.

قهوه‌چیان، مدیر مدرسه مطالعه هویت باشگاه اندیشه، در آغاز این نشست در پیوند مطالعات هویت و فلسفه نکاتی مطرح کرد. از نظر او، هر نحو مطالعه‌ای در خصوص هویت نیازمند مباحث فلسفی است و بدون آشنایی با مطالعات فلسفی نمی‌توان بحث درست و دامنه‌داری در خصوص هویت انجام داد.

او تصریح کرد: از سوی دیگر هر هویتی اعم از فردی و اجتماعی برای تقویت خویش می‌تواند از مطالعات فلسفی برای تحلیل و شناخت بیشتر و عمیق‌تر خود و دیگران استفاده کند و از این رو دکتر اسکندری امروز نکاتی آسیب‌شناسانه در خصوص مطالعات فلسفی را مطرح خواهند کرد.

در ادامه این نشست حمید اسکندری با بیان اینکه با این مباحث در پی بیان نکاتی برای رهجویان مبتدی راه فلسفه هستم، گفت: سعی خواهم کرد نکاتی ساده و کاربردی برای ایشان عنوان کنم. مرادم از رهجویان راه فلسفه نیز کسانی است که به صورت آکادمیک و جدی به مطالعه فلسفه می‌پردازند. باید توجه داشت عدم مطالعه درست فلسفه به نتایج بسیار ناگواری می‌رسد و می‌توان رهجوی فلسفه‌ای که درست فلسفه نمی‌خواند را به دانشجویی تشبیه کرد که در کتابخانه‌ای بسیار بزرگ در حال مطالعه فلسفه است و چند سال بعد همه این‌ کتابخانه بر سرش آوار می‌شود.

اسکندری در ادامه با طرح این پرسش که آیا هر کسی می‌تواند فلسفه بخواهند؟ گفت: برای رهجویی در راه فلسفه دو شرط لازم است، هوش و استعداد لازم و مطالعه صحیح فلسفه. اما چگونه باید فلسفه نخواند؟

این استاد فلسفه در ادامه با بیان اینکه برای فهم درست فلسفه باید توانایی فهم درست متون فارسی را داشت گفت: بدون فهم درست متون فارسی که نیازمند مطالعه بسیار و درک صحیح است نمی‌توان مطالعه فلسفه را آغاز کرد.

وی در ادامه تصریح کرد: نکته بعدی آموزش زبان‌های بیگانه است که شامل زبان انگلیسی، یونانی، عربی، آلمانی و … می‌شود. انتخاب این زبان منوط به آن است که کدام فیلسوف را بخواهیم مورد مطالعه قرار دهیم. بدون آموزش زبان‌های بیگانه ما نخواهیم توانست متون اصلی را مطالعه کنیم و در دام ترجمه‌ها خواهیم افتاد که بسیار محدود و نارسا هستند.

اسکندری با بیان اینکه مطالعات در حوزه تاریخ فلسفه شرط مطالعه فلسفه است گفت: برخی بدون مطالعه تاریخ فلسفه از آغاز تا اکنون فیلسوفی مانند کانت، هگل، نیچه، هایدگر و یا هر فیلسوف دیگری را انتخاب می‌کنند و آثار او را مطالعه می‌کنند در حالی که این روش مطالعه نادرست است و به فهم درست آن فیلسوف نخواهد انجامید و شرط مطالعه فلسفه هر فیلسوف، مطالعه‌ای در تاریخ فلسفه است.

وی افزود: همچنین نباید بدون مطالعه زمینه و زمانه یک فیلسوف به مطالعه فلسفه او پرداخت زیرا بدون آگاهی به این مسئله ما درک صحیحی از مسائل فیلسوفان نخواهیم داشت و مسئله ایشان را نادرست درک خواهیم کرد.

اسکندری با تاکید بر شناخت حکمت باستان، هند و در معنای کلی شرق گفت: چنین نیست که فلسفه تنها در یونان باشد و ما باید برای شناخت فلسفه شناختی از متون باستانی هم داشته باشیم.

وی ادامه داد: بدون فهم اط اصطلاح‌شناسی عمومی فلسفه و خاص هر فیلسوف نیز نمی‌توان و نباید فلسفه خواند. هر اصطلاح فلسفی می‌تواند معنایی خاص در یک فیلسوف بیاید که در مطالعه فلسفه باید به آن توجه داشت.

عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان تصریح کرد: نباید فلسفه را به صورت انفرادی و خارج از کلاس و جمع‌های تخصصی فلسفه آموخت. ما در صورت عدم رعایت این نکته استفاده درستی از اصطلاحات و استدلالات فلسفی نخواهیم داشت و آنچه کسب خواهیم کرد هر چه باشد، فلسفه نیست.

اسکندری تاکید کرد: بدون شناخت مسأله اساسی فیلسوف نیز نمی‌توان فلسفه آموخت زیرا این مساله اساسی فیلسوف است که به مفاهیم و فلسفه او نظم و معنا می‌دهد. همچنین بدون داشتن مساله واقعی و درست فلسفی برای خود نیز نمی‌توان فلسفه‌ورزی کرد زیرا فلسفه با مساله‌ای مشخص در ارتباط است. بدون مساله واقعی فرد دچار تحلیل برای تحلیل می‌شود و فلسفه‌ورزی‌اش هیچ گرهی را باز نکرده و به دردی هم نخواهد خورد.

وی افزود: نکته دیگری که در مطالعه فلسفه رعاین نمی‌شود درماندن از زندگی واقعی به واسطه ژرف‌اندیشی‌های نظری است. زندگی لازمه فلسفه است و نمی‌توان بدون در نظر گرفتن آن به فلسفه روی آورد و از آن درماند. بنابراین باید از بازماندن از زندگی واقعی به واسطه ژرف‌اندیشی‌های نظری اجتناب کرد.

اسکندری با بیان اینکه دو نکته بعدی رواج مریدبازی و برندیسم در فلسفه است، گفت: رهجوی راه فلسفه نباید مرید کسی باشد زیرا فلسفه اقتضا فلسفه‌ورزی و اندیشیدن دارد و این با ارادت و مرید‌بازی نمی‌خواند همچنین نباید در دام برندیسم افتاد زیرا رهجوی فلسفه باید بر اساس مسائل اساسی و همچنین رویکرد نظری‌اش به مطالعه بپردازد و بر اساس برندیسم به مطالعه دست نزند.

وی تصریح کرد: نکته دیگر درافتادن در تقید به حالت اندوه و فسرده‌جانی است. رهجوی فلسفه اگر اندوهی نیز داشته باشد باید با مبنای فلسفی همراه باشد و چنین نیست که فیلسوف اندوهمند و فسرده‌جان باشد.

اسکندری با بیان اینکه ملاحظه می‌شود برخی رهجویان فلسفه گنجینه‌های زندگی عادی را درک نمی‌کنند، گفت: شاید پیرمردی بی‌سواد حکمت بسیاری در خصوص زندگی داشته باشد و ما باید به حکمت نهفته در زندگی عادی توجه کنیم و از آن روی بر نگردانیم. همچنین برخی از رهجویان فلسفه، آن را تنها نحوه ژرف‌اندیشی در جهان دانسته و به نفی دستاوردهای علم بشری می‌پردازند در حالی‌که فلسفه تنها نحو ژرف‌اندیشی نیست و باید برای تحلیل جهان به علوم دیگر نیز احترام گذاشت و از صدور احکام جدید و من در آوردی اجتناب کرد.

صوت نشستِ «چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟»
ویدئوی نشستِ «چه‌گونه فلسفه نخوانیم؟»