مدرسه «مطالعات نقد اقتصاد سیاسی» باشگاه اندیشه برگزار میکند:
زن در سینمای ایرانِ پس از انقلاب ۵۷
نشست سوم: پخش و نقد فیلم «نرگس» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد
با حضور میلاد عمرانی (دبیر مدرسه «مطالعات نقد اقتصاد سیاسی» باشگاه اندیشه)
چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲
📝 گزارش
نشست سوم از زن در سینمای ایران پس از انقلاب ۵۷ با پخش و نقد فیلم «نرگس»، ساختهی رخشان بنیاعتماد با حضور میلاد عمرانی تسهیلگر نقد و دبیر مدرسه مطالعات نقد اقتصاد سیاسی در روز چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ در باشگاه اندیشه برگزار شد.
بنیاعتماد در کارنامهی فیلمسازیاش به اقشارِ پایین اجتماع و مصائب آنها به دفعات پرداخته است. نرگس و «زیر پوست شهر» از شاخصترین کارهای وی در این حوزه است. شخصیت نرگس در این فیلم از آن جهت که باعث قسمی تحول در زندگی عادل میشود، فعال است. نرگس بسیار برای نجات عادل از زندان و یافتن شغل برای وی، تلاش میکند. خود وی در جایی از فیلم میگوید که «من در زندگیِ پیشینم نیز فعال بودم و یک خانواده را اداره میکردم، پس اکنون نیز خواهم توانست همسرم را از این وضعیتی که در آن قرار دارد، برهانم».
این فیلم در حقیقت صحنهی مواجههی آفاق و نرگس بهعنوان دو شخصیت منفعل و فعال است. آفاق با اینکه همسر عادل است، بخاطر اختلاف سنی که با عادل دارد، برای وی نقش مادری را نیز بازی میکند و حتی بهعنوان مادر عادل در مراسم خواستگاریاش حضور مییابد. ایفای نقش مادر توسط آفاق، خودْ دلالت بر انفعال وی دارد. گویی که خود این دوگانگی عاملی است که باعث زوال رابطهاش با عادل میشود. آفاق از حیث دراماتیک نمیتوانست بر این دوگانگی فائق آید، در نهایت نیز زندگیاش پایان یافت.
البته باید توجه کرد که فعال بودن نرگس در سطح نازلی قرار دارد و در نهایت هر دو شخصیت زن فیلم منفعلاند. نرگس نیز میخواهد زندگیاش را به هر طریق سر و سامان دهد و همسرش را از دزدی دور کند. آفاق نیز در پی حفظ عادل به هر قیمتی است. در نهایت نرگس و آفاق در راستای زندگی یک مرد گام برمیدارند و سعی میکنند تا زندگی عادل را سامان دهند و از این جهت منفعلاند و در راستای مردسالاری گام برمیدارند. بهطور خلاصه شخصیت آفاق و نرگس صحنهی تقابلِ قسمی خیر و شر است که در نهایت از وضعیت موجود نمیتوانند فراتر بروند و در چارچوب وضع موجود باقی میمانند.
نکتهی دیگر اینکه نام فیلم بهخاطر این نرگس است که به نحوی به نقطهای روشن و امیدبخش در دل فضای تاریک فیلم اشاره و تأکید کند.
در نهایت، عادل، راه نرگس را در زندگی در جدال با راه آفاق -که همان ادامهی روند دزدیکردن است- انتخاب میکند. در اینجا آفاق به قولِ خود بنیاعتماد «تمام میشود». بنیاعتماد در مورد صحنهی تصادف با کامیون آفاق گفته که «صحنهی برخورد آفاق با کامیون، چیزی بیش از مرگ اوست. اگر صحنهی برخورد با کامیون نشان داده میشد، امکان برداشت و تصورِ خودکشی دربارهی او قوت پیدا میکرد. اما در شکل فعلی او فقط تمام میشود».
فیلم نرگس محصول کار تحقیقاتی بنیاعتماد در مورد زنان بیسرپرستِ زندان قصر بوده است. نحوهی دکوپاژ مستندگون فیلم را شاید بتوان ناشی از همین مبنا دانست. اثر در واقع برآمده از مستندات جهان واقعی است.
جوهر فیلم نرگس بهزعم کارگردان اثر، «آدمهای فراموش شده و رها شده در جامعه است. دزدیهای این فیلم در برابر دزدیهای کلان امروزی، کوچک و رویاپردازانه است». جالب است که کارهای بنیاعتماد با آثار سعید روستایی، نزدیکی فراوانی دارد. روستایی گفته که فیلم «برادران لیلا» در مورد تأثیر تورم و بالارفتن قیمت دلار بر زندگی مردم است. به همین قیاس، بنیاعتماد نیز در دههی هفتاد فیلمهایی با دقیقاً همین رویکرد ساخته است. بهطور خاص، فیلمِ «پول خارجیِ» بنیاعتماد در مورد بازار آشفتهی دلار -پس از پایان جنگ ایران و عراق و تأثیر آن بر زندگی مردم- است.
مشابهت دیگری نیز بین کارهای روستایی وبنیاعتماد میتوان متصور شد. همانگونه که سمیه در فیلم «ابد و یک روز» نشانی از امید است، نرگس نیز در فیلم بنیاعتماد مصداق این مهم است.