مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه برگزار میکند:
سلسلهنشستهای هویتهای نادیده در ایران:
نادیدهانگاری هویات اجتماعی و تغییرات اقتصادی در ایران
چهارمین نشست و ضیافت قهوه با حضور دکتر سیدجواد میری
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲
📝 دربارهی نشست
تغییرات اقتصادی همواره بخشی از تاریخ زندگی بشری و بخشی جداییناپذیر از آن است اما امروز با اهمیتیافتن نیاز به کرامت دستمایه تغییرطلبی میشود، آنچه چون موتور محرکه تغییرات پی در پیی است که خاورمیانه سالهاست به خود میبیند.
گویی تغییرات اقتصادی زمانی که موجبات محرومیت بسیاری از داشتن یک زندگی بهرهمندانه میشوند، با نادیدهانگاشتن بسیاری از انسانها توسط بهرهمندان از چنین نظمی، زمینه اعتراضات را فراهم میآورند. فارغ از این پیامد احتمالی، گویی تغییرات اقتصادی اهمیت بسیار بیشتری در جهان جدید یافته و همه چیز از جمله هویات اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است.
در این نشست به تاثیر تغییرات اقتصادی ایران جدید (پسا مشروطه) بر نادیدهانگاری هویات اجتماعی خواهیم پرداخت.
📝 گزارش مختصر: میثم قهوهچیان (دبیر مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه)
نشست چهارم از سلسله نشستهای هویتهای نادیدهانگاشتهشده در ایران با عنوان نادیدهانگاری هویات اجتماعی و تغییرات اقتصادی در ایران با حضور دکتر سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به همت مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه، روز پنجشنبه ۹ شهریور ماه برگزار شد.
میثم قهوهچیان دبیر مدرسه مطالعات هویت با بیان اینکه تغییرات اقتصادی نقش پر رنگی در حیات اجتماعی داشته و هویات اجتماعی به صورتی متفاوت از آن متأثر شدهاند گفت: تغییرات اقتصادی عامل مهمی در تغییرات اجتماعی از قیام تنباکو به بعد داشته و هویات اجتماعی را به نسبتی متفاوت تحت تأثیر قرار داده است.
سیدجواد میری معتقد است که داشتن مؤلفههایی خاص مانند تعلق به محل زندگی، زبان، دین، مذهب، درآمد، نژاد و ملیت خاص در یک جامعه میتواند محرومیت را در خصوص برخی از افراد و گروههای اجتماعی ایجاد و تشدید کند. او بر این باور است که جمع شدن چندین مؤلفه محرومیتزا در گروههای اجتماعی میتواند منجر به نابودی آنها شود.
📝 گزارش مشروح: میثم قهوهچیان (دبیر مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه)
نشست چهارم از سلسله نشستهای هویتهای نادیدهانگاشتهشده در ایران با عنوان نادیدهانگاری هویات اجتماعی و تغییرات اقتصادی در ایران با حضور دکتر سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به همت مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه، روز پنجشنبه ۹ شهریور ماه برگزار شد. در پی گزارش مفصل این نشست را مطالعه میکنید:
مفهوم کلیدی که میتوان در ذیل موضوع این جلسه میتواند بحث شود محرومیت است و وقتی از محرومیت حرف میزنیم، حداقل در چارچوب نظریههای جامعهشناسی، دقیقا از چه چیزی حرف میزنیم؟ موقعی است که شما در ساحات گوناگون از این مفهوم حرف میزنید میتواند معانی دیگری را مراد کنید اما در جامعهشناسی معنای خاصی مراد است. صورتبندی موجزی هست که در ادبیات جامعهشناسی زیربنای بسیاری از تعاریف در نسبت با محرومیت است و آن نابرابری در نسبت با دسترسی با کالاها، امکانات، موقعیتها و جایگاه اجتماعی است. در چارچوب نظریات جامعهشناسی و انتقادی اجتماعی که در باب محرومیت مطرح میشود، نابرابری کانون بحث است و در اینجا تنها دسترسی افراد یا گروههای اجتماعی در هر جامعه، گروه و یا بستر اجتماعی صرفا به اجناس مطرح نیست و خدمات، منزلت و موقعیت نیز مورد نظر است. پرسشی که ایجاد میشود آن است که نابرابری در نسبت با مولفههای شکلدهنده امر اجتماعی چه تبعاتی میتواند داشته باشد.
زمانی نابرابری اجتماعی در دسترسی به خدمات رخ میدهد چون وقتی کسی روستانشین است از بسیاری از این خدمات مانند کتابخانه، آب، برق و … محروم میشود. زمانی هم هست که نابرابری به واسطه تعلق به یک مذهب خاص رخ میدهد و برای مثال یک ایرلندی به واسطه مذهب متفاوتی که دارد در عین یکسانی نژادی به انگلستانیها مورد محرومیت واقع میشود.
در آمریکا ممکن است فردی مسیحی و پروتستان باشد اما رنگ پوستش سیاه باشد که خود این نژاد باعث نابرابری میشود. نه و یا ده عاملی که امر اجتماعی را شکل میدهد میتواند در محرومیت و نادیدهانگاشتهشدگی فرد یا گروه اجتماعی موثر باشد. آنتونی گیدنز در سال ۲۰۰۳ پژوهشی در انگلستان انجام داده است که ابعاد محرومیت افراد بر اساس مولفههای اجتماعی را نشان داده است. در این پژوهش او مشخص میکند که یک خانواده به واسطه دارا بودن ویژگیهای اجتماعی که دارد، در ۲۰ سال آینده به چه امکانات دسترسی داشته و یا نخواهد داشت. گیدنز در این تحقیق نشان میدهد که تعلق به هر یک از مولفههای غیرحاکم در انگلیس یک امتیاز منفی محسوب شده و محرومیت فردی را بالا میبرد. در یک مورد که خود در انگلستان شاهد آن بودم، وام خرید مسکن، به افرادی که نام انگلیسی داشتند به راحتی تعلق میگرفت اما در خصوص افرادی مثل من که اسم غیرانگلیسی داشتیم نگاه محرومیتزا بود و به ما تعلق نمیگرفت در حالی که تمام شرایط را هم داشتیم.
مثال جالبی به ذهن من میرسد که بسیار هم غیرقابل باور است و آن جریان استخدامی است که برای دکتر کریمزاده استاد دانشگاه علامه روی داده بود و آقای دکتر سلیمی، رئیس وقت دانشگاه، پس از طی همه مراحل استخدامی برای او مشکل ایجاد کرده بود و دلیلی که مطرح کرده بود غلظت لهجه ترکی او بوده است. مثال دیگری که خود شاهد آن بودم در خصوص میزان توجهی بود که نسبت به زبانآموزی یک آمریکائی نسبت به ما که ایرانی بودیم در سوئد بود. در کلاس زبان سوئدی یک آمریکایی که معمولا آمریکائیها بسیار سخت زبان دیگری را یاد میگیرند، با کوچکترین صحبتی به زبان سوئدی تشویق میشد اما ما ایرانیها هر چند بسیار خوب فرا میگرفتیم مورد بیاعتنایی واقع میشدیم.
نکته دیگر در مساله محرومیت این است که خود محرومیت شامل فقر و فرمها و سنخهای بسیار گوناگون نابرخورداری میشود. جالب است خود محرومیت هم نسبت به فرد و هم گروهها اعمال میشود. مثلا در خصوص کولیها در انگلستان یک سیستم اعمال نابرخورداری وجود دارد. این محرومیت به دنبال خود امکان بسط و توسعه فردی یا گروهی را محدود میکند و بسیاری را از رسیدن به ضروریات اولیه محروم میسازد. بنابراین محرومیت عاملی است که امکان رشد از فرد و یا گروهی اجتماعی را سلب میکند و اگر چند مولفه محرومیتزا در خصوص گروهی جمع شود امکان نابودی او وجود خواهد داشت.
صوت نشستِ «تغییرات اقتصادی و نادیدهانگاری هویّت اجتماعی در ایران»
ویدئوی نشستِ «تغییرات اقتصادی و نادیدهانگاری هویّت اجتماعی در ایران»