رویدادها, رویدادها-مدرسه مطالعات دین, مدرسه مطالعات دین, مدرسه‌ها

بررسی مفاهیم «ضرب» و «قوّامیّت» با تحلیل اسناد – متن روایات شأن نزول آیۀ ۳۴ نساء

بررسی مفاهیم «ضرب» و «قوّامیّت» با تحلیل اسناد – متن روایات شأن نزول آیۀ ۳۴ نساء

بررسی مفاهیم «ضرب» و «قوّامیّت» با تحلیل اسناد – متن روایات شأن نزول آیۀ ۳۴ نساء

بررسی مفاهیم «ضرب» و «قوّامیّت» با تحلیل اسناد – متن روایات شأن نزول آیۀ ۳۴ نساء

بررسی مفاهیم «ضرب» و «قوّامیّت» با تحلیل اسناد – متن روایات شأن نزول آیۀ ۳۴ نساء

مدرسه «مطالعات دین» باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:
نشست هفتم از گفتگوهای زنان و دین: بررسی مفاهیم ضرب و قوّامیت با تحلیل اسناد-متن روایات شأن‌نزول آیه ۳۴ نساء
با حضور دکتر مژگان آهنگرداودی (پژوهشگر گروه پژوهشی پویافکر)
چهارشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۱

📝 دربارۀ نشست: دکتر مژگان آهنگرداودی

فهم آیه ۳۴ سوره نساء منوط به فهم سه عبارت «قَوّامون»، «نُشوز» و «واضْرِبُوهُنَّ» در آن است. برای بازخوانی مفهوم این آیه به بررسی روایات شأن نزول آن پرداخته‌ایم. مفسران با برداشت مفاهیم «قوّامیت» و «ضرب» به کمک این روایات در صدد تفسیر آیه مذکور برآمده‌اند.

در این پژوهش، نسخه‌های مختلف روایات شأن نزول با استفاده از روش تحلیل اسناد-متن بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می‌دهد که عبارت‌پردازی این روایات متأخر است و متقدم‌ترین نسخۀ آن متعلق به اواخر قرن اول و از حسن بصری می‌باشد. همچنین این روایت در متون تفسیری متقدم شیعی نیامده که نشان‌گر عدم اعتبار آن نزد مفسران متقدم شیعی است.

این روایت با عبارت‌پردازی موجود به بحث قصاص زوجین اشاره دارد و مفسران و فقهای متقدم نیز ذیل همین بحث به آن توجه کرده‌اند. این برداشت از روایت مستلزم پذیرش مفهوم «مسلّطون» از واژۀ «قوّامون» است که برداشتی متأخر از آن است. اما با توجه به روایت معتبر و متقدم‌تر «کُلُّکُم راعٍ»، واژۀ «قوّام» می‌تواند با «راع» مترادف باشد و با توجه به روایت طبرسی در مکارم‌الاخلاق، منظور از «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» همان وظیفۀ حفاظت و حمایت مرد از زن یعنی محبت کردن و عدم ستم و تعدی به او است؛ وظایفی که با توجه به روایت انس‌بن‌مالک، مرد در قبال آنها بازخواست می‌شود.

در مجموع این روایت به بیان سبب نزول قسمت «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» پرداخته و به بحث «وَاضْرِبُوهُنَّ» و تأیید یا انکار زدن زن ارتباط مستقیم ندارد.

📝 گزارش مشروح

نشست هفتم از گفتگوهای زنان و دین با موضوع «بررسی مفاهیم ضرب و قوامیت با روش تحلیل اسناد – متن روایات شأن نزول آیه ۳۴ سوره نساء» با حضور مژگان آهنگرداودی روز چهارشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۱ در شبستان باشگاه اندیشه برگزار شد.

در این نشست ابتدا به روش تحلیل ترکیبی اسناد – متن پرداخته شد. آهنگرداودی گفت: بیشتر مباحثی که پیرامون آیه ۳۴ سوره نساء انجام می‌شود درباره «واضربوهنّ» بوده که با بررسی روایات شأن نزول این آیه می‌خواهیم به واکاوی معنای آن بپردازیم. روال در کتاب‌های تفسیری این است که با نسخه‌ها و تحریرهای مختلف روایت‌ها کاری ندارند، اما ما نیاز داریم به این بحث توجه کنیم. روایت شامل متن و اسناد است، اما در واقع روایت و تاریخ روایت را باید با هم در نظر بگیریم؛ یعنی نقل افراد از یکدیگر در سلسله سند نشان‌دهنده مسیری است که در ثبت این روایت طی شده است. مراحل انجام روش تحلیل ترکیبی اسناد – متن می‌گوید همزمان تاریخ روایت و محتوای آن باید بررسی شود. در وهله اول باید تمام نسخه‌های روایت را که امروز به دست ما رسیده را تا جایی که ممکن است جمع‌آوری کرد، سپس باید نسخه‌ها را بر اساس راوی دسته‌بندی می‌کنیم و حلقه مشترک را برای هر دسته مشخص می‌کنیم، اختلاف نسخ را پیدا کرده و در نهایت عناصر متن را با کمک نمودار اسناد تاریخ‌گذاری می‌کنیم.

نمودار اسناد – متن را اولین بار آقای یوزف شاخت ابداع کردند و در مدل خودشان طبقات راوی را در نظر می‌گیرند، نمودار اسناد روایت را رسم می‌کنند و تمام روایات را بر روی همان نمودار پیاده می‌کنند تا به حلقه مشترک برسند. کار آقای شاخت این بود که صرفاً با نمودار اسناد نتایج را بیان می‌کردند. آقای ینبل روی همین نمودار اصطلاحات جدیدی را قرار دادند ولی آقای هارالد موتزکی این روش را توسعه داده و عملاً روش را ابداع کردند. این حلقه مشترک باید با عبارت‌پردازی‌های متن مشخص شود که واقعی است یا خیر. همچنین با کمک نمودار اسناد می‌توان گفت کدام عناصر محتوایی توسط چه راویانی و در چه دوره‌ای اضافه یا کاسته شده است. البته گاهی ممکن است نتوانیم دقیقاً مشخص کنیم کدام راوی در متن حدیث مشکل ایجاد کرده است؛ گاهی اوقات میان دو سه راوی مردد می‌مانیم.

پژوهشگر گروه پویافکر افزود: نسخه‌های روایات شأن نزول دسته‌بندی شده که بیشترین نسخه‌های موجود از حسن بصری نقل شده است. نمودار اسناد آن در اسلایدهای پاورپوینت مشخص شده است. فقط از حسن بصری یازده نسخه روایت داریم که در تفسیر مجاهد، تفسیر طبری، تفسیر ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر ابن‌منذر، احکام القرآن جصاص و اسباب النزول واحدی آمده و تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای با یکدیگر دارند که البته ممکن است از یک متن مکتوب دو راویت با دو طریق متفاوت درج شده باشد.

نسخه طبری از قتادة از حسن بصری به این صورت است: «أن رجلا لطم امرأته فأتت النبي صلى الله عليه وسلم فأراد أن يقصها منه، فنزلت: الرجال قوامون على النساء فدعاه فتلاها عليه وقال: أردت أمرا وأراد الله غيره». این گزارش مشتمل بر شش عنصر است: 1. کتک خوردن زنی از شوهرش، 2. آمدن پیش پیامبر(ص)، 3. شکایت و درخواست قصاص، 4. بیان نظر اولیه توسط پیامبر، 5. نزول آیه 34 سوره نساء و آیه 114 سوره طه در برخی گزارش‌ها و 6. نظر نهایی پیامبر پس از نزول آیه که خواست پیامبر مغایر با خواست خدا شده است. نسخه‌هایی که از جریر بن حازم از حسن بصری روایت شده، همگی می‌گویند وقتی پیامبر دستور قصاص داد، آیه «و لا تعجل بالقرآن من قبل أن یقضی إلیک وحیه» نازل شد که بر مغایرت نظر خدا با پیامبر تأکید کند. این بخش گزارش، منفرداً از جریر بن حازم نقل شده و به نظر می‌رسد افزوده او به این روایت باشد.

به‌صورت کلی روایت قتادة از حسن بصری بحث رفع قصاص را مطرح می‌کند؛ یعنی درست است مرد زنش را زده بود اما نمی‌توان مرد را قصاص کرد و در واقع «الرجال قوامون علی النساء» ناظر به نفی قصاص نازل شده است. نسخه کامل روایت قتادة از حسن بصری توسط عبدالرزاق صنعانی از معمر بن راشد نقل شده است. نسخه عبدالرزاق با نسخه طبری که پیش‌تر گفتیم مقایسه شده است. نسخه عبدالرزاق با «صکَّ رجل امرأة» شروع می‌شود که به جای «امرأته»، «امرأةً» آورده و به جای «لطم»، «صکَّ» آورده و البته دو عنصر شکایت به پیامبر و درخواست قصاص مشترکند. همچنین در نسخه عبدالرزاق خبری از مغایرت نظر پیامبر با خداوند نیست. با این حال پس از این روایت گزارش معمر از زهری را آورده که شدیدتر از گزارش طبری است و می‌گوید اگر مردی زنش را بزند یا بالاتر از آن او را مجروح کند، قصاص نمی‌توان کرد و فقط دیه ثابت است، مگر این‌که به مرتبه قتل برسد.

 به جز روایت حسن بصری و روایت قتادة، دو روایت دیگر هم داریم که یکی از سدی و دیگری از ابن جریج توسط طبری نقل شده است. در روایت سدی نکته جالبی وجود دارد که فقط سه عنصر کتک زدن شوهر، آمدن نزد پیامبر و پاسخ پیامبر با آیه 34 سوره نساء را می‌بینیم. در واقع با این سه عنصر هیچ نظری نمی‌توان داد که منظور از این پاسخ پیامبر چه بوده و چه تناسبی میان این شکایت و پاسخ پیامبر وجود دارد، مگر این‌که مفهوم «قوامون» را از نظر پیامبر بدانیم. در نسخه‌ای که از ابن جریج داریم بحث قصاص‌خواهی را مطرح کرده است که با توجه به عبارت «أن یقصّها» می‌توان دریافت ناظر به همان موضوعی است که در گزارش‌های منقول از حسن بصری وجود دارد.

فقط یک نسخه داریم که می‌توانیم بگوییم شیعی است آن هم گزارش ابن‌اشعث در الجعفریات است. آن را ابن‌مردویه، راوندی و محدث نوری از الجعفریات نقل کرده‌اند و همینطور قاضی نعمان که مستقیماً بدون هیچ سندی از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت می‌کند. درباره منابع کتاب جعفریات آقای دکتر قندهاری مقاله مفصلی دارند که دوستان می‎توانند به آن مراجعه کنند.[1] درباره کتاب جعفریات از آنجا که نجاشی وجود او را تأیید کرده، می‌توان گفت این روایت در منابع موجود نزد نجاشی که در قرن پنجم می‌زیسته، وجود داشته است. در نهایت این روایت را تا اواخر قرن سوم می‌توان عقب برد که ابن‌اشعث وجود داشته است. هیچ یک از مفسران متقدم شیعه به این روایت استناد نکرده‌اند. «أَتَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ بِابْنَة لَهُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ زَوْجَهَا فُلَانُ‌بْنُ‌فُلَانٍ الْأَنْصَارِیُّ فَضَرَبَهَا فَأَثَّرَ فِی وَجْهِهَا فَأُقِیدُهُ لَهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَکَ ذَلِکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی قَوْلَهُ الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ … فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَرَدْتَ أَمْراً وَ أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَی غَیْرَهُ» که فراز آخر آن در گزارش حسن بصری نیز وجود دارد.

وی افزود: نکته جالب آن‌که در بخش نظرخواهی از پیامبر پیش از نزول آیه است که وقتی قصاص‌خواهی می‌کند پیامبر در سه نسخه ابن‌اشعث، ابن‌مردویه و قاضی نعمان به ترتیب «لیس ذلک لک»، «لیس لک ذلک» و «لک ذلک» گفته شده که اختلاف فاحشی میان سومی با اولی و دومی وجود دارد و نمی‌توان به جمع‌بندی درستی از نظر پیامبر در این مرحله دانست.

آهنگرداودی گفت: یک سری روایت بدون اسناد هم داریم که عمدتاً نام این زن و شوهر که میان‌شان اختلاف و زدوخورد رخ داده آمده است. هرچند تفاوت‌هایی وجود دارد نام «سعد بن ربیع» از نقبای خزرجی که در جنگ احد به شهادت می‌رسد وجود دارد که این گزارش اگر صحت داشته باشد به پیش از حضور وی در جنگ احد باز می‌گردد. همسر او را دختر محمد بن مَسلَمة و در برخی گزارش‎ها مانند تفسیر مقاتل حبیبة بنت زید بن أبی‌زهیر ذکر شده است. سعد بن ربیع چون دو همسر داشته است، احتمالاً یکی از همین دو زن در واقعه حضور داشته‌اند.

از این‌جا به گزارش‎های بدون اسناد می‌رسیم. گزارش بدون سند از این واقعه را مقاتل بن سلیمان (م. 150 ق.) در کتاب تفسیرش ذکر می‌کند. در نقاطی که در اسلاید بعدی عباراتی به رنگ مشکی آمده، در واقع مطالبی است که مقاتل به این گزارش از خودش افزوده و شرح وی بر آیه بوده است. به نظر مقاتل این آیه درباره سعد بن ربیع و همسرش حبیبة بوده است. او پس از ذکر شأن نزول آیه به آن بخش می‌رسد که پیامبر حکم به قصاص می‌دهد، اما بعد که با یک تم داستانی مشاهده می‌کنیم که جبرئیل می‌آید، آیه «الرجال قوامون علی النساء» بر پیامبر نازل می‌شود. مقاتل بن سلیمان در این‌جا «قوامون» را به «مسلطون» تفسیر می‌کند. مقاتل با این‌که فقیه نیست اما حکم فقهی می‌دهد که تنها در صورت جرح و قتل است که زن می‌تواند تقاضای قصاص کند.

روایت بدون اسناد دیگری هم با همین مضمون در تنویر المقابس من تفسیر ابن عباس نوشته مجدالدین فیروزآبادی (م. 817 ق.) آمده که مرسلاً از ابن‌عباس نقل شده است.

همچنین گزارش دیگری بدون سند در تفسیر فخر رازی نقل شده که با ذکر این گزارش، فخر رازی چنین تفسیر کرده که دلیل کتک خوردن زن را نشوز وی و علت نفی حق قصاص از زن را ولایت و امارت شوهر بر زن دانسته که خداوند به مرد عنایت کرده است.

پژوهشگر حوزه مطالعات حدیثی افزود: در این‌جا با یک پیش‌تر مواجه می‌شویم که چطور تمام عناصر این روایت که پیش‌تر دیدم دچار ابهام بود، به‌وضوح با ذکر نشوز و معنای مسلط برای قوام به‌نوعی رمزگشایی شده است. در اینجا لازم است به تحلیل روایات از حیث تاریخ‌گذاری بپردازیم. متقدم‌ترین نسخه از این روایت به حسن بصری که از تابعین است می‌رسد. هیچ‌کدام از نسخه‌های روایات شأن نزول به صحابه نمی‌رسد. در همه جا عبارت «لطم» آمده بود به جز روایت صنعانی که از «صکّ» و گزارش ابن‌اشعث که از «ضرب» استفاده کرده بود که آن هم طبق تحقیقات صورت‌گرفته درباره کتاب الجعفریات قابل استناد به ائمه(ع) نیست. همچنین قوّامون در نزد مفسران به‌تدریج به معنای «مسلطون علی النساء»، «مسلطون علی النساء بالأدب» و «مسلطون علی أدبهن و الأخذ فوق أیدیهن» تعبیر شده است.

در هیچ‌یک از این گزارش‎ها که تاکنون دیدیم، واژه ضرب به‌جز گزارش ابن‌اشعث در قرن سوم به کار نرفته بود و پیامبر هم بهتر بود اگر ماجرا مجوز زدن زن است مستقیماً به بخش «واضربوهنّ» اشاره می‌کردند. همچنین مفسران نیز از هیچ‌یک از گزارش‌ها مجوز زدن زن را برداشت نکرده‌اند. در نتیجه تردید می‌کنیم واژه ضرب در عصر نزول به معنای زدن استعمال می‌شده است. به نظر می‌رسد متن روایت به فهم «قوامون» وابسته است؛ به عبارت دیگر چون قوامون را به معنای مسلطون گرفته‌اند، به دنبال توجیه ضرب بودند تا بتوانند به انسجام داستانی و روایی مشخصی برسند. حال اگر بتوانیم معنای تاریخی‌تر و منطقی‌تری برای قوامیت در نظر بگیریم ممکن است به ما کمک کند.

در باب هشتم از کتاب مکارم الأخلاق اثر حسن بن فضل طبرسی درباره حق زن و شوهر بر یکدیگر روایتی از پیامبر نقل کرده است: «خَيْرُ اَلرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِي اَلَّذِينَ لاَ يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ عَلَيْهِمْ وَ لاَ يَظْلِمُونَهُمْ ثُمَّ قَرَأَ اَلرِّجٰالُ قَوّٰامُونَ عَلَى اَلنِّسٰاءِ»؛ یعنی بهترین مردان امت من کسی است که بر خانواده‌اش تعدی نمی‌کند، به او محبت می‌کند و ظلم هم نمی‌کند. یعنی مفهوم قوامیت را این سه عنصر تعبیر کرده‌اند.

با این‌که این روایت فاقد سند است، اما احادیث مؤیدی برای آن وجود دارد. روایت «کلّکم راعٍ و کلّکم مسؤولٌ عن رعیته» که اسانید متعددی دارد و از ابن‌عمر از پیامبر(ص) نقل شده است، عبارت «والرّجل راعٍ علی أهل بیته» تکرار شده است. «راع» به معنای حامی، حافظ و سرپرست است. در روایت أنس بن مالک به صورت دیگری از پیامبر نقل شده است که «إن الله سائل کل راع عما استرعاه حفظ ذلک أم ضیع حتی یسأل الرجل عن أهل بیته».

با مقایسه روایت مکارم الأخلاق با روایاتی که درباره «راع» وجود دارد، می‌توان دریافت «قوام» معنای نزدیکی به «راع» دارد. با توجه به این معنا داستان معنای دیگری می‌یابد. در واقع اگر مفهوم «راع» را برای «قوّام» در نظر بگیریم که به معنای حمایت و سرپرستی است، هیچ نظری خلاف نظر خداوند نداده است و آیه در واقع مرد را در زدن همسرش تخطئه می‌کند نه این‌که قصاص یا رفع قصاص و جانبداری از مرد در این رفتارش را بتوان به دست آورد.

[1] قندهاری، محمد؛ عادل‌زاده، علی؛ «بررسی انتقادی منابع کتاب (جعفریات/ اشعثیاث)»، مجله پژوهش‌نامه علوم حدیث تطبیقی، پاییز و زمستان 1399 – شماره 13.

مقاله ای که در نشستِ «بررسی مفاهیم ضرب و قوّامیّت با تحلیل اسناد-متن روایات شأن نزول آیۀ ۳۴ نساء» ارائه شد

صوت نشستِ «بررسی مفاهیم ضرب و قوّامیت با تحلیل اسناد-متن روایات شأن‌نزول آیه ۳۴ نساء»

ویدئوی نشستِ «بررسی مفاهیم ضرب و قوّامیت با تحلیل اسناد-متن روایات شأن‌نزول آیه ۳۴ نساء»