جستارها, مدرسه مطالعات دیالوگ, مدرسه‌ها

سهمِ دیگری در معرفتِ من

سهمِ دیگری در معرفتِ من

سهمِ دیگری در معرفتِ من

سهمِ دیگری در معرفتِ من

سهمِ دیگری در معرفتِ من

معرفیِ اجمالیِ معرفت‌شناسی اجتماعی به بهانه ویرایش جدید مدخل آن در دانشنامهٔ فلسفی استنفورد

یادداشت از محمدرضا لبیب

معرفت‌شناسی یکی از شاخه‌های مهم و بنیادین فلسفه است که همواره جزء دانش‌های فلسفی پربحث و فحص میان فیلسوفان در دوره‌ها و مکاتب مختلف بوده است.

این دانش در سنت فلسفهٔ تحلیلی جایگاه ویژه‌ای دارد و فیلسوفان مسلمان نیز به این مبحث عمدتاً در صدرِ نوشته‌جات خود پرداخته‌اند.

یکی از شاخه های نسبتاً جدید معرفت‌شناسی، معرفت‌شناسیِ اجتماعی است که این روزها مدخل مربوط به آن در دایرةالمعارفِ فلسفی استنفورد ویرایش جدیدی به خود دیده است.

معرفت‌شناسی اجتماعی بر آن است تا معرفت‌شناسان را به حضور دیگران در شکل‌گیری و یافتن حقیقت و رسیدن به دانایی متوجه سازد و این دانش را از خوانش‌هایی فردگرایانه که در عصر حاضر متأثر از دکارت شکل گرفته است، برهاند یا دستِ‌کم تلاش کند ابعاد دیگر شکل‌گیری معرفت نیز دیده شود.

اگرچه از دیرباز یکی از منابعِ مهم در مسأله باورهای موجه در کنار حافظه، ادراکِ حسی، شهود، استدلال، منبعِ گواهی (testimony) بوده است و این منبع را به‌عنوان منبع شناخت غیر فردی معرفی می‌کرده‌اند اما به نظر می‌رسد حقِ حضور دیگری در فرآیند معرفت در این جایگاه آن‌طور که باید پاس داشته نمی‌شود و معرفت‌شناسی اجتماعی علاوه بر اینکه به معرفت‌شناسی گواهی می‌پردازد و سؤالات و گفت‌وگوها در این حوزه را توسعه می‌دهد، سؤالات دیگری نیز طرح می‌کند که جای تأمل دارد.

در معرفت شناسی اجتماعی بحثِ مستوفایی راجع به اختلافِ‌نظر (disagreement)[رجوع کنید به مجموعه نشست‌های مدرسه مطالعات دیالوگ دربارهٔ اختلاف نظر] خصوصا اختلاف‌نظر همتایان معرفتی می‌شود و این‌که چطور می‌توان معرفت را از دل این اختلافات تحصیل کرد.

همینطور به نقش جامعه و گروه در سازهٔ معرفتی آدمی در ساحت‌های باور، صدق و توجیه پرداخته می‌شود.

به‌نظر می‌رسد می‌توان معرفت‌شناسی اجتماعی را دانشی میان‌رشته‌ای خواند که همزمان که در پی شناختِ اصول شناخت است، سهمی که عرصه عمومی سیاسی و اقتصادی ایفا می‌کنند را نیز نادیده نمی‌گیرد و البته اگرچه رویکردِ اصلی آن تواناتر کردن دانشِ معرفت‌شناسی است اما تهدیدهایی که پیش روی معرفت اجتماعی قرار دارد را نیز رصد می‌کند و بر می‌شمارد.

می‌توان گفت این زمینه از آن رو که سهم اجتماع را در فرآیندِ معرفت پر رنگ می‌بیند،با موضوعاتی همچون دیالوگ، دموکراسی، تکثرگرایی و نسبی‌گرایی هم‌خانوادگی دارد.

در پایان باید گفت از ویژگی‌های این مدخل، نگارش آن توسط سه تن از معرفت‌شناسان برجسته است که هر یک در شکل‌گیری ادبیات تحقیقی این رشته سهمی به‌سزا ایفا کرده اند.