رویدادها, رویدادها-مدرسه مطالعات هویت, مدرسه مطالعات هویت, مدرسه‌ها

تجدّد و نادیده‌انگاری هویّت اجتماعی در ایران

تجدّد و نادیده‌انگاری هویّت اجتماعی در ایران

تجدّد و نادیده‌انگاری هویّت اجتماعی در ایران

تجدّد و نادیده‌انگاری هویّت اجتماعی در ایران

تجدّد و نادیده‌انگاری هویّت اجتماعی در ایران

مدرسه «مطالعات هویت» باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:
سلسله نشست‌های هویت‌های نادیده در ایران:
تجدد و نادیده‌انگاری هویات اجتماعی در ایران
سومین نشست و ضیافت قهوه با حضور دکتر سیدجواد میری (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲

📝 درباره‌ی نشست

در ادامه بررسی هویت‌های نادیده‌انگاشته شده در ایران، به تجدد خواهیم پرداخت. آیا تجدد همراه با زایش هویت در معنای مدرن، آغازی بر نادیده‌انگاری هویات اجتماعی بود؟ تجدد چه تاثیری بر هویات اجتماعی گذاشت؟ آیا سنت، عنصر نادیده تجدد ایرانی بود؟

📝 گزارش مختصر

سومین نشست از سلسله نشست‌های هویت‌های نادیده‌انگاشته شده با عنوان «تجدد و نادیده‌انگاری هویت‌‌های اجتماعی در ایران» با حضور سیدجواد میری به همت مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه روز پنجشنبه 2 شهریور 1402 برگزار شد.

میثم قهوه‌چیان، دبیر مدرسه مطالعات هویت در ابتدای این نشست تجدد را یکی از عوامل نادیده‌انگاری خواند که در آن جریان اسلامی در فعل سیاسی نادیده‌گرفته شد. او ادامه داد ما در گزارش آبراهامیان می‌بینیم که با نادیده‌انگاشتن حیات سیاسی برای اسلام‌گرایان در دوران پهلوی، آنها در بطن جامعه رشد و گسترش یافتند و در سایه سرکوب نیروهای متجدد چپ که در حوزه مرئی سیاسی قرار داشتند به فعالیت خود ادامه دادند و همین موجبات برآمدن آنها در سیاست پس از پهلوی را فراهم ساخت که این بار تلاش می‌کند تجدد را نادیده بگیرد که شاید امروز یکی از محرک‌های فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی باشد.

خلاصه سخن سیدجواد میری در این نشست آن است که با تجدد هم ایران در جهان نادیده انگاشته شد و هم تکثر اجتماعی درون ایران و به بیانی میراث تجدد دو نادیده‌انگاشته‌شدگی جهانی و ملی در ایران بود. از نظر او با تغییرات اقتصادی جدید، مناسبات جهانی تغییر کرد و کشورهای منطقه در پیرامون غرب قرار گرفته و نادیده انگاشته شدند. از نظر او این نادیده‌انگاری با ظهور مفهوم ملت-دولت جدید پیش می‌رود و برخی وحدت ملی را منوط به وحدت زبانی می‌کنند و بسیاری از افراد با این یکسان‌سازی پیش گرفته شده در تجدد ایرانی نادیده‌انگاشته می‌شوند.

📝 گزارش مشروح

گزارش مشروح سومین نشست از سلسله نشست‌های هویت‌های نادیده‌انگاشته شده با عنوان «تجدد و نادیده‌انگاری هویت‌‌های اجتماعی در ایران» را می‌خوانید که با حضور سیدجواد میری و به‌همت مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه روز پنجشنبه 2 شهریور 1402 برگزار شد.
 
وقتی می‌گوییم بخش‌هائی در بستر مدرنیته در جامعه نادیده می‌شوند تنها محدود به ایران نیست. اساسا وقتی مدرنیته رخ می‌دهد و بسط می‌یابد زیرساخت‌ها و معادلات جوامع را دستخوش تحولاتی عجیب می‌کند که یکی از کلید‌ی‌ترین آنها مناسبات اقتصادی و یا تولیدی است. بیش از دوران جدید سه یا چهار قلمرو سیاسی در منطقه ما وجود دارند که به نوعی خودبسنده‌ و مرکز خود هستند. این مراکز عبارتند از امپراطوری صفوی، گورکانی، عثمانی و شیبانی.

این امپراطوری‌ها به صورت متناوب در صلح و جنگ بودند اما با شکلگیری سرمایه‌داری و وقتی آرام آرام با پیوستن اروپای غربی به مدرنیته مناسبات تولیدی پیش از خود را تغییر داد و انسان انرژی بخار را به کار گرفت، اطلس سیاسی جهان تغییر کرد. وضعیت هر کدام از این امپراطوری‌ها نیز دگرگون شد. راه‌های مواصلاتی تغییر کرد و حتی نوع و شیوه‌ کالاها نیز عوض شد. وقتی مدل تولید در لیورپول تغییر می‌کند، این موجبات تغییر شکل فهم ما از دیگری نیز می‌شود. در این تحولات مدل‌هایی هم شکل می‌گیرد که یکی از این مدل‌های مهم و بنیادین که در فرانسه و آلمان شکل گرفت ایده ساماندهی امر جمعی بود. در این راستا معاهده وستفالیا مطرح می‌شود و ملت‌های جدید آرام آرام با ایده زبان و دین واحد شکل می‌گیرند.

اساسا خود کشورهای پیرامونی سرمایه‌داری مثل ایران در وضعیت نادیده انگاشته‌شدگی قرار می‌گیرد، حالا آنکه پس از ورود به این وضعیت ما خود مرکز بودیم. خود از بین رفتن جایگاه ما باعث می شود نقطه محوری که ما خود، پیرامون و زیست جهان خود را مفصل‌بندی تئوریک می‌کردیم دستخوش تغییر شود. ما پیراموی دیگری شدیم که بسیاری هم مثل ما درگیر این وضعیت نادیده‌انگاشتگی قرار گرفتند.

در چنین وضعیتی است که ما نسبت‌های جغرافیایی و فرهنگی و تاریخی خود را گم می‌کنیم. فهم و درک ما از خود و پیرامون‌مان دچار تغییر و دگرگونی شده است تا نتوانیم خودمان را به نوعی تنظیم کنیم که بتوانیم بر اساس منافع خودمان زندگی کنیم. این وضع پس از جنگ جهانی دوم تشدید شد. جهان هر چه ذیل معماری آمریکایی قرار گرفت، وضعیت نادیده‌انگاشتگی که داشتیم عمیق‌تر شد. در واقع ما در صحبت از آمریکا صرفا از یک کشور صحبت نمی‌کنیم بلکه ما از یک معماری نظام بین‌المللی هم سخن می‌گوییم که در حوزه اقتصادی روابط و نظم جهانی را تعیین می‌کند.
یکی از تبعات وضع نادیده‌انگاشته‌شدگی این است که ما نمی‌توانیم امر متکثر و مرئیی که در کشورمان وجود دارد را سامان داده و تنظیم کنیم. تصور این است که هر چه متکثر است باید هم شکل ما باشد. مثلاً در حوزه هویت ملی نویسنده‌ای داریم به نام محمدرضا باطنی که وقتی در خصوص وحدت ملی صحبت می‌کند همین را می‌گوید و بر آن است وقتی وحدت ملی ممکن است که وحدت زبانی به وجود آمده باشد و تمام کسانی که در ایران به غیر از زبان فارسی حرف می‌زنند زبان خود به فارسی تغییر دهند.

پرسشی مطرح می‌شود پیش از ورود به فضای جدید آیا ما دارای وحدت بوده‌ایم؟ به نظر می‌رسد ما دارای یک پیوستگی فرهنگی بوده و با هم زندگی می‌کردیم. پس چرا هیچ دولتی پیش از مدرنیته وحدت سرزمینی را مساوق با وحدت زبانی نگرفته است اما در دوران جدید تصورمان این بوده که برای وحدت باید کثرت را حذف کنیم که خود این تضادهایی شدید را در تاریخ 120 ساله اخیر ایجاد کرده است. دکتر اسدی، استاد دانشگاه محقق‌اردبیلی می‌گوید اتفاقا در دوران شاه طهماسب صفوی در تقابل با عثمانی به شاهنامه اقبال نشان داده می‌شود. سوال پیش می‌آید که چرا در حالی که او شیعه و ترک و قزلباش بود. او در پاسخ به این سوال جواب جالبی داد و آن اینکه در شاهنامه نوعی ترسیم از مرزهای ایران دیده می‌شود که می‌تواند در تقابل با عثمانی به آن رجوع کرد و مرز را برجسته کرد.

ما در دوران شاه عباس تکثر دینی، مذهبی و قومی را می‌بینیم و در زمان افشار که یکی از دوران‌های کلیدی تاریخ ماست این مسئله را ملاحظه می‌کنیم. نادر دریافته بود که اگر بخواهد امپراطوری ایران را مدیریت کند ما باید تکثر را بپذیریم. وحدت مذهبی اوایل صفوی مخل چنین وحدتی بود اما نادر با این نادیده‌انگاری مقابله کرد اما پس از افشاریه ما باز دچار تلاطمات می‌شویم اما در دوران جدید و با ظهور ایده وحدت ملی در تساوق با وحدت زبانی باعث می‌شود به صورت خودکار بسیاری از افراد از امر سیاسی کنار گذاشته شوند و تکثر ایرانی نادیده گرفته شود.

صوت نشستِ «تجدّد و نادیده‌انگاری هویّات اجتماعی در ایران»
ویدئوی نشستِ «تجدّد و نادیده‌انگاری هویّات اجتماعی در ایران»